loading...
برگ برنده
barcelona بازدید : 107 چهارشنبه 1392/09/27 نظرات (0)

تلویزیون، امسال برای شب یلدا حدود شش برنامه زنده با حضور مجریانی چون سید علی ضیاء، محمد رضا علی‌مردانی، حسین رفیعی، محمد جعفر خسروی، پدرام کریمی و امیر احمدی تدارک دیده است که به روی آنتن می‌برد.
در میان شبکه‌های سراسری، شبکه تهران ویژه‌برنامه‌ای را برای شب یلدا ندارد و به پخش تله‌فیلم «یک روز به‌یادماندنی» با بازی حمید لولایی و مهران غفوریان بسنده می‌کند. این فیلم با ساختار خانوادگی شنبه، 30 آذر ساعت 20 و 45 دقیقه پخش می‌شود.
شبکه چهار سیما نیز قرار است در شب یلدا ویژه برنامه سال گذشته‌اش را تکرار کند. «سبز، سرخ، شیرین» به تهیه‌کنندگی حسین مسافرآستانه که برای شب یلدای سال گذشته‌ شبکه چهار تهیه شده بود، امسال هم پخش می‌شود.
شبکه «نسیم» که به عنوان شبکه نشاط و سرگرمی از آن یاد می‌شود در پخش آزمایشی خود قرار است یک برنامه زنده با حضور هنرمندان تلویزیون را در شب یلدا به روی آنتن ببرد.
«نسیم یلدایی» با اجرای محمدرضا علی‌مردانی همراه خواهد بود. این برنامه شنبه شب ساعت 22 به شکل زنده به روی آنتن می‌رود، ضمن اینکه قرار است با حضور هنرمندان تلویزیون همراه باشد.
شبکه یک، ویژه برنامه «شب چره» (به معنی شب‌نشینی) را جمعه شب ساعت 23 تا 2 بامداد پخش می‌کند.
این شبکه مهمان‌هایی از جمله رضا صادقی، جمشید مشایخی به همراه همسرش را به این برنامه دعوت کرده است.
همچنین پخش گزارش‌هایی از کسانی که کنار خانواده‌هایشان نیستند از جمله آتش نشان ها، ماموران نیروی انتظامی و سالمندان خانه سالمندان از دیگر بخش های ویژه برنامه شب چله شبکه یک است.
برنامه «زنده‌باد زندگی» که هر شب ساعت 23 از شبکه دو سیما زنده پخش می‌شود، در شب یلدا نیز به شکل ویژه به روی آنتن می‌رود. این برنامه با اجرای محمد جعفر خسروی همراه است.
همچنین «برف می‌بارد» عنوان ویژه برنامه شبکه سه سیما در شب یلداست که قرار است به شکل زنده با اجرای سید علی ضیاء به روی آنتن برود. این برنامه توسط علی زاهدی تهیه خواهد شد
برنامه «رادیو هفت» به تهیه‌کنندگی و کارگردانی منصور ضابطیان که هرشب ساعت 23 به روی آنتن می‌رود، در شب یلدای امسال به خاطره‌گویی رزمندگان و هنرمندان می‌پردازد.
همچنین شبکه جام‌جم قرار است در شب یلدا ویژه برنامه‌ای را با اجرای مجریان حسین رفیعی و امیر احمدی به روی آنتن ببرد. ویژه برنامه شبکه جام‌جم از ساعت 22 و 30 دقیقه تا 24 امداد با مخاطبان همراه است.
***
رادیو فرهنگ هم برنامه‌های «فرهنگ مردم»، «سلام کوچولو»، «خانه و خانواده» و «پرانتز باز» را به مناسبت یلدا آماده پخش می کند .
برنامه «فرهنگ مردم» کاری از گروه فرهنگ رادیو ایران به آیین و آداب و رسوم نقاط مختلف ایران در شب یلدا و شب چله می پردازد. در این برنامه آیین مردمان ارزنه تربت جام، لرستان، ایلام و روستای دران شاندرمن تالش بیان می شود. در این مناطق از درست کردن «مغزی» در فصل پاییز از هلوی رسیده، «قاق» نوعی خشکبار محلی که از خربزه درست می کنند، تهیه کشک زرد، حلاوک و بلغور شیر صحبت می‌شود.
شمسی فضل الهی و محمد محسن رفیعی گوینده، زهرا فقیه میرزایی سردبیر، ناهید گودرزی تهیه‌کننده و ناصر ملاییان نویسنده این برنامه هستند. علاقمندان می‌توانند روز جمعه، بیست و نهم آذر ساعت 21:30 این برنامه را از رادیو ایران بشنوند
برنامه «خانه و خانواده» فرهنگ شب یلدا در خانواده های ایرانی را از نگاه خواجه ایان کارشناس فرهنگ عامه بررسی می کند. سمانه حیدرزاده سردبیر و فاطمه آل عباس گوینده برنامه هستند. «خانه و خانواده» روز شنبه سی ام آذر ساعت 9:00 از رادیو ایران پخش می شود.
در «سلام کوچولو» نیز با حضور خردسالان میهمان درباره شب یلدا صحبت می شود. این برنامه به تهیه‌کنندگی عذرا وکیلی و آهنگسازی و خوانندگی رامین جواد پور ،علی رضا آقا بابایی پخش می شود.
شبکه جهانی صدای آشنا، «یلدای ایرانی» را که جنگی شاد و تفریحی با رویکرد فرهنگی است پخش می کند.
این برنامه گذری در بین اقوام ایران زمین خواهد داشت تا مخاطبان را با آداب و رسوم مردمان ایران زمین در شب یلدا آشنا کند. معرفی خوردنی های شب یلدا در قالب نمایش، نگاهی به جایگاه کتاب حافظ و شعرخوانی در این شب در بین ایرانیان، پخش ترانه هایی متناسب با آغاز فصل زمستان، از دیگر بخش های این ویژه برنامه خواهد بود
ناهید گودرزی تهیه کننده، زهرا تقی ملا مجری، و عباس محبی، سعید سلطانی، الهام زرتاختی و محمودرضا قدیریان، بازیگران در این برنامه همراه مخاطبان هستند
«یلدای ایرانی» را روزهای شنبه ساعت 13:15 به وقت تهران برابر با ساعت 10:45 به وقت گرینویچ از کانال آسیا و اقیانوسیه شبکه جهانی صدای آشنا بشنوید.
مجموعه زنده رادیویی «پرانتز باز» ویژه برنامه «سوال باز» این هفته را با حضور ناصر ملک مطیعی و مسعود فروتن و شنوندگان علاقمند به صورت زنده در مرکز مشارکت‌های فرهنگی هنری به روی آنتن می‌برد.
در اجرای این هفته برنامه که به استقبال شب یلدا می رود، مسعود فروتن در کنار شنوندگانی که به صورت زنده در ضبط آن حضور دارند، سوالات ارسالی مخاطبان را که از طریق شماره پیامک 300001075 به برنامه فرستاده‌اند، از ناصر ملک‌مطیعی می‌پرسد و مخاطبان حاضر در برنامه نیز امکان پرسش مستقیم از هنرمندان میهمان را خواهند داشت.

barcelona بازدید : 121 دوشنبه 1392/09/25 نظرات (0)

قرعه‌کشی مرحله نخست حذفی لیگ قهرمانان اروپا برگزار شد که بر اساس آن، تیم‌ها حریفان خود را شناختند.

قرعه کشی لیگ قهرمانان اروپا در مرحله حذفی از ساعت 12 به وقت محلی در نیون سوییس برگزار شد که پس از پایان، تمامی تیم‌های راه یافته به این مرحله حریفان خود را شناختند.

 

در رقابت‌های این مرحله، هفت تیم که پیشتر فاتح لیگ قهرمانان اروپا شده‌اند حضور دارند. بایرن مونیخ، بورسیا دورتموند، چلسی، منچستریونایتد، رئال مادرید، بارسلونا و میلان تیم‌هایی هستند که پیشینه قهرمانی در این تورنمنت را در کارنامه‌شان داشتند. 

در این مرحله تیم‌ها در دو «سید» قرار گرفتند. «سید» یک مربوط به تیم‌هایی بود که در مرحله گروهی موفق شدند به عنوان صدرنشین راهی مرحله بعد شوند. این تیم‌ها شامل منچستریونایتد (انگلیس)، رئال مادرید (اسپانیا)، پاری سن ژرمن (فرانسه)، بایرن مونیخ (آلمان)، چلسی (انگلیس)، اتلتیکو مادرید (اسپانیا) و بارسلونا (اسپانیا) قرار داشتند. در «سید» دو هم تیم‌هایی مانند بایرلورکوزن (آلمان)، گالاتاسرای (ترکیه)، المپیاکوس (یونان)، منچسترسیتی (انگلیس)، شالکه (آلمان)، آرسنال (انگلیس)، زنیت سنت پترزبورگ (روسیه) و میلان (ایتالیا) قرار گرفته بودند که در مرحله گروهی به مقام دوم رسیده بودند.

بدین ترتیب و پس از انجام قرعه کشی تیم‌ها باید بر اساس برنامه زیر در مرحله نخست حذفی به مصاف هم بروند.

منچسترسیتی - بارسلونا

المپیاکوس - منچستریونایتد

میلان - اتلتیکو مادرید

بایرلورکوزن - پاری سن ژرمن

گالاتاسرای - چلسی

شالکه - رئال مادرید

زنیت سنت پترزبورگ - بورسیا دورتموند

آرسنال - بایرن مونیخ

گفتنی است دیدارهای رفت این مرحله در روزهای ۱۸ و ۱۹ فوریه (۲۹ و ۳۰ بهمن) و ۲۵ و ۲۶ فوریه (۶ و ۷ اسفند) برگزار می‌شوند. دیدارهای برگشت هم در روزهای ۱۱ و ۱۲ مارس (۲۰ و ۲۱ اسفند) و ۱۸ و ۱۹ مارس (۲۷ و ۲۸ اسفند) برگزار می‌شوند.

فینال هم ۲۴ می (۳ خرداد) در لیسبون پرتغال انجام می‌شود.

barcelona بازدید : 116 سه شنبه 1392/09/19 نظرات (0)

برنامه نود این هفته از ساعت 22:40 دوشنبه شب 18 آذرماه 92 از شبکه سوم سیما روی آنتن رفت و ضمن ارائه چند گزارش در خصوص حریفان تیم ملی فوتبال کشورمان، به بررسی بازی های لیگ برتر پرداخت و در بخشی از برنامه به حمله فیس بوکی هزاران ایرانی به صفحه شخصی لیونل مسی آرژانتینی نیز اشاره و چند تماس برقرار کرد.

مشخص شدن همگروهی‌های ایران در جام‌جهانی در کنار چندین و چند سوژه حاشیه‌ای دیگر در خصوص جام‌جهانی طعم برنامه امشب نود را کمی تا قسمتی با حال و هوای جام جهانی گره زد. خصوصا اینکه سوال پیامکی برنامه امشب هم این بود که آیابه نظر مردم، ایران از گروه خود در جام جهانی صعود خواهد کرد یا خیر که در بیشتر قسمت‌های برنامه با یک برتری اندک مردم ایران را صاحب شانس صعود به مرحله بعدی جام‌جهانی می‌دانستند.

در ابتدای برنامه تصاویری از مراحل صعود تیم ملی به جام جهانی پخش شد.سپس گزارشی کامل از کشور نیجریه، از لحاظ سیاسی، ورزشی، اجتماعی و فرهنگی پخش شد.علی کفاشیان رییس فدراسیون فوتبال روی خط تلفنی برنامه آمد و در مورد برنامه های فدراسیون برای حضور در بازی های تدارکاتی تیم ملی صحبت کرد.
وی در مورد صحبت های صورت گرفته در خصوص مسی نیز گفت: ما باید به مسی این پیغام را برسانیم که مردم ایران وی را دوست دارند و گاهی این دوست داشتن ها طور دیگری نمود پیدا می کند. باید این قضیه را از دل مسی در آوریم، وی به مزاح به فردوسی پور گفت: شما تاریخ تولد مسی را به ما بگویید تا هدیه ای برای وی ارسال کنیم.
مجید جلالی سرمربی تیم تراکتورسازی هم روی خط تلفنی برنامه آمد و خاطرنشان کرد: به نظر من ما در بهترین شرایط 2 امتیاز بدست خواهیم آورد، ماباید برنامه ریزی دقیق داشته باشیم تا شاید در سه جام جهانی آینده از گروه خود صعود کنیم.
وی ادامه داد: سبک فوتبال ما طوری است که میتوانیم از پس آسیا برآییم اما جام جهانی بحث دیگری دارد و به این صورت نییست.ما میگوییم تیم ملی از گروه خود صعود نمیکند ولی میدانم تیم ملی در این دیدارها عملکرد خوبی خواهد داشت.
جلالی در مورد موجی که بر علیه مسی بوجود آمده است گفت: این موضوع در سراسر دنیا باعث سرافکندگی ما شده و این مسئله خیلی بد است، اکنون ما باید کدام تماشاگر و تیم را جریمه کنیم؟ این فرهنگ اشتباهی است که در بین ما جا افتاده است. ما باید یک سری اقدامات فرهنگی و تربیتی را از 10 سال پیش آغاز میکردیم تا اکنون شاهد چنین مسائلی نباشیم، این مسئله انعکاس خیلی بدی در تمام دنیا داشته است.
گزارش نود درجه پخش و طی آن اتفاقات فوتبال طی یک هفته اخیر به تصویر کشیده شد که شوخی و کنایه‌های فردوسی‌پور به شیث رضایی بازیکن تازه مس کرمان که شماره 90 این تیم را هم به تن کرده از نکات جالب آن بود.
در این بخش هدایت ممبینی مهمان و کارشناس داوری نود بود که قبل از دیدن خلاصه بازی استقلال و سپاهان گفت‌وگوی کوتاهی میان او و فردوسی‌پور در خصوص دعوای کمیته و دپارتمان داوری در گرفت. فردوسی‌پور در این بخش به کنایه در خصوص نبی گفت که «آقای نبی یک کشوی جادویی دارند که هر پرونده‌ای را که علاقه‌ای به رسیدگی به آن را ندارند در آن قرار می‌دهند و هر وقت که دلشان خواست آن را بیرون می‌آورند».
ممبینی هم در خصوص درگیری کمیته و دپارتمان گفت که در حال حاضر جهت گیری دپارتمان به سمت فدراسیون است و این استقلال کمیته داوران را کمی تهدید می‌کند و این مهم‌ترین موضوع مناقشه در این میان است.
علیرضا مرید السادات از اهواز، برنده خوش شانس سفر به جام جهانی برزیل روی خط تلفنی برنامه آمد و از خوشحالی خود برای برنده شدن در قرعه کشی گفت.
گزارشی گامل از دیدار تیم های سپاهان و استقلال و حواشی آن پخش شد.در ادامه گزارشی کامل در خصوص کشور آرژانتین، حریف ایران در جام جهانی و اظهار نظر آرژانتینی‌ها در خصوص همگروه شدن با ایران پخش شد.هفته گذشته برنامه نود گزارشی از تیم بانوان استقلال به تصویر کشید که طی آن بازیکنان بانوان این تیم به شدت از وضعیت مالی و آنچه در اردوهای این تیم می گذرد گلایه داشتند. در این گزارش بازیکنان از گرسنه ماندن در شب و روز مسابقه خبر دادند و اعلام کردند که حتی بازیکنان شهرستانی این تیم مدت هاست در منزل سرپرست تیم بانوان زندگی می کنند.  
اما هنوز یک هفته از این اتفاق نگذشت که دوربین نود بار دیگر گزارشی از بازیکنان تیم بانوان استقلال به تصویر کشید که طی آن مشخص شد هر 4 بازیکن معترض این تیم از باشگاه اخراج شده اند.گزارشی کامل از دیدار تیم های راه آهن و سایپا پخش شد که در اتفاقی جالب افشار داور چهارم بازی در بازی حاضر نشده و دبیر هیئت فوتبال بعنوان داور چهارم در زمین حاضر شد!
ممبینی در این خصوص گفت: طبق قوانین اگر داور چهارم...
barcelona بازدید : 91 دوشنبه 1392/09/18 نظرات (0)

محمد بنا سرمربی تیم ملی  شد.
پس از جلسه صبح امروز با رسول خادم ، سرپرست فدراسیون کشتی، محمد بنا بار دیگر سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی ایران شد.
بنا به همراه تیم ملی کشتی فرنگی ایران نتیجه ای تاریخی در المپیک لندن گرفت و صاحب مدال طلا شد.
همچنین شورای فنی کشتی فرنگی حسن بابک را به عنوان مدیر تیمهای ملی انتخاب کرد. بنا و بابک در سال 2006 نیز با یکدیگر تیم ملی بزرگسالان را هدایت کردند اما پس از آن راه این دو از هم جدا شد.
حالا پس از حدود 7 سال بابک و بنا یکبار دیگر در کنار هم قرار گرفتند.

barcelona بازدید : 166 دوشنبه 1392/09/18 نظرات (0)

فیفا و فرانس فوتبال رسما اعلام کردند که کریستیانو رونالدو، لیونل مسی و فرانک ریبری، سه نامزد نهایی توپ طلای 2013 هستند. برنده معتبرترین جایزه فوتبال جهان 13 ژانویه (23 دی) در زوریخ معرفی خواهد شد.

مسی پس از سال 2007 هر ساله به جمع سه نامزد نهایی راه یافته است. وی در سال 2007 بعد از کاکا و رونالدو در مکان سوم قرار گرفت؛ در سال 2008 پس از کریستیانو رونالدو دوم شد و برای اولین بار در سال 2009 توانست این جایزه را کسب کند. مسی پس از آن در سال‌های 2010، 2011 و 2012 نیز توانست توپ طلا را به دست بیاورد.

فینالیست شدن برای رونالدو هم مسئله جدیدی نیست. وی در سال 2007 دوم شد و در سال 2008 توانست توپ طلا را به دست آورد. پس از آن مسی مانع از کسب این جایزه توسط او شد. وی در سال‌های 2009، 2011 و 2012 در مکان دوم قرار گرفت اما در سال 2010 نتوانست به جمع نامزدهای نهایی ملحق شود.

سه نامزد نهایی این جایزه سال متفاوتی را پشت سر گذاشتند. لیونل مسی بین ژانویه و آوریل نتوانست بازی کند و سپس یک مصدومیت در لیگ قهرمانان اروپا باعث یک سری مشکلات برای وی شد که هنوز هم با آن دست و پنجه نرم می‌کند. به هر حال وی در لیگ گذشته توانست 47 گل به ثمر برساند.

ریبری در بایرن مونیخ یک فرمانده است که سال گذشته تمام افتخارات از جمله قهرمانی در بوندس لیگا و لیگ قهرمانان را به دست آورد.

کریستیانو رونالدو در اواخر 2013 عملکردی فوق‌العاده داشت و در تیم ملی پرتغال و رئال مادرید درخشید.

barcelona بازدید : 145 یکشنبه 1392/09/17 نظرات (0)
اگر لباس تنگ و چروک و بیریخت بپوشن :
در مورد پولداره : ایول عجب لباسی معلوم نیست از کجا خریده .... اصل مارک داره .... فکر کنم خودش از خارج خریده
در مورد بی پوله : عجب لباس جیغی .... احتمالا" بهش صدقه دادن شایدم دست دوم خریده
اگر مد خفن مدل هچل هفتی بزنن:
در مورد پولداره : اوه ببین چه تیپی زده ... از سیخای سرش معلومه ژلش ایستوریای اصل ایتالیاست ... فکر کنم تیریپی که زده همین دیروز انریکو زده ... اونجا هر چی شلوارت پاره تر باشه محبوبیت بیشتره ..
در مورد بی پوله : اه چه شپل ... فکر کنم با صابون دست و صورت سرش میشوره که انقدر سیخ واستاده ... تو خونشونم که سوزن نخ پیدا نمیشه یک کوک به این پاره پوره ایاش بزنه ...
اگر تند تند غذا بخوره :
در مورد پولداره : ببین چقدر گرفتاره که مجبوره انقدر تند غذا بخوره یا هواپیماش داره میپره یا جلسه مهمی داره!
بی پوله : اوووووو انگار از قحطی فرار کرده
اگر آروم و کم غذا بخوره :
پولداره : احتمالا" این غذا تو رژیم غذاییش نیست و باید آهسته بخوره که معدش نفهمه !!!!!!
بی پوله : اینو ببین فکر کنم تا حالا همچین غذایی ندیده بلد نیست بخوره ...
اگر با جنس مخالف صحبت کنه :
پولداره : عجب روابط عمومی بالایی ... مرسی فرهنگ .... دختر و پسر براش یکیه .... آی اینطوری حال میکنم ......
بی پوله : این سیرابی رو ببین .. چه ذوقی میکنه طرف بهش پا داده ... بفرما لاس ... ندیده دیگه .. بپا نخوریش
اگر درس بخونه :
پولداره : احسنت به این تدبیر و اندیشه .... این تو ایران نمیمونه ..... مطمئنم تو لیست فرار مغزهاست
بی پوله : خر خونیم اندازه داره دیگه .... انقدر میخونی آخرش چی ؟!! بپا عینکت نیفته ...
اگر درس نخونه :
پولداره : پول داره درس میخواد چیکار .... درس برا بچه بی پولا و بیکاراست
بی پوله :بد بخت نون نخورده نمیتونه درس بخونه
در موردخانوما »» از نوع محجبه و چه بسا چادری
پولداره : آفرین به این تربیت صحیح ... معلومه خالصانه مسلمونه ... این دختر نیست فرشتست که تو این جامعه خراب خودشو اینطوری میپوشونه
بی پوله : اوهوک .... چقد امل ... کی به تو نگاه میکنه حالا ؟!؟!؟
درمورد پسرهای جوون »» مدل ابرو قشنگ و زیر ابرو گوگول
پولداره : بابا مایکل جکسون ... لئوناردو .... گاتوسو ... برم زیر ابروهای شیطونیتو
بی پوله : مرتیکه خجالت نمیکشه .... آرایش میکنی ؟! این روزا دیگه دختر پسرا از هم تشخیص داده نمیشوند ... وانگهی چی شده داداشمون .....
ازدواج :
پولداره : یکی دو تا کمه ..... من جای این بودم اصلا" ازدواج نمیکردم ... این همه حور و پری دور و برش – بیخیال ازدواج ..... تیر تپرش
بی پوله : آخی حیوونی تا دیروز عنکبوت تو جیبش یکی بود حالا دو تا شد ( ضرب المثلی شد برا خودش !! )
پیاده روی :
پولداره : ...

barcelona بازدید : 77 شنبه 1392/09/16 نظرات (1)

برنامه «نود» و شبکه سه سیما برای پخش زنده‌ی مراسم قرعه‌کشی مسابقات فوتبال جام‌جهانی از تمهیدی جدید استفاده کرد.
شبکه سه در حالی تلاش کرد برای پخش تصاویر مراسم قرعه‌کشی جام‌جهانی، از راهکاری جدید استفاده کند که صداوسیمای ایران شش ماه دیگر با پخش زنده‌ی مسابقات فوتبال جام‌جهانی در برزیل روبه‌رو است و به نظر می‌رسد پخش زنده برنامه‌هایی چون مراسم قرعه‌کشی جام‌جهانی، اردویی تدارکاتی برای تلویزیونی باشد که در رقابت رسانه‌یی حال حاضر باید به راهکارهای جدید برای پوشش هر چه بهتر و کامل‌تر این مسابقات بیندیشد.
بر اساس این گزارش، در برنامه نود جمعه (15 آذر ماه) در حالی که عادل فردوسی‌پور، از همان ابتدا نسبت به امکان پخش مراسم ابراز نگرانی می‌کرد، در نهایت پوشش خانم مجری حاضر در مراسم، «نود» را از پخش و بینندگان را از تماشای سخنرانی‌های ابتدایی محروم کرد.
عادل فردوسی‌پور پیش از آغاز مراسم اصلی قرعه‌کشی، به مخاطبان «نود» توضیح داد که پخش شبکه سه سیما تلاش می‌کند با اغماض، حداکثر مراسم قرعه‌کشی را پخش کند اما از پخش تصاویر فرامنشوری معذور است.
اما در ادامه بخش‌های ابتدایی مراسم قرعه‌کشی مسابقات جام‌جهانی که به سخنرانی افرادی چون پله، سب بلاتر و ... اختصاص داشت، به واسطه‌ی پوشش برخی حاضران، از برنامه «نود» پخش نشد و صرفا به شکل نقل قول از سوی یکی از مجریان برنامه برای مخاطبان بازتعریف شد.
در این بین مجری برنامه «نود» که نسبت به پخش زنده‌ی مراسم اصلی قرعه‌کشی نگران بود، ابراز امیدواری کرد که حداقل تصاویر مربوط به آمدن پای گلدان‌ها قابل پخش از تلویزیون باشد.
با این حال پوشش مجری خانم مراسم باعث شد که «نود» آغاز مراسم اصلی قرعه‌کشی تیم‌های حاضر در جام جهانی را از دست بدهد و عادل فردوسی‌پور خطاب به مخاطبانش این توضیح را داد که متاسفانه این تصاویر قابل پخش نیست.
او یادآور شد که این تصاویر واقعا فراتر از چهارچوب‌های معمول صداوسیماست و از مهمانانش (امیر حاج‌رضایی و حمیدرضا صدر) که از این وضعیت به خنده افتاده بودند، برای تایید صحبت‌هایش کمک خواست.
در ادامه مهدی مهدوی‌کیا، بازیکن سابق تیم ملی و فوتبال پرسپولیس که در استودیوی «نود» حاضر شده بود خطاب به فردوسی‌پور گفت: رسم این است که در چنین مراسمی یک خانم و آقای مشهور حاضر می‌شوند و کاری‌اش هم نمی‌شود کرد؛ همه دنیا تصاویر را نشان می‌دهند و الان وضعیت همینطور است.
برنامه «90» در ادامه و در حالی که دقایق ابتدایی مراسم قرعه‌کشی در حال انجام بود، به پخش گزارشی تولیدی دیگر بسنده کرد، اما این گزارش ناگهان قطع شد و پخش شبکه سه به استودیوی «90» بازگشت و عادل فردوسی‌پور به مخاطبانش این نوید را داد که با بهره‌گیری از تمهیدی جدید می‌توانند بخش‌هایی از این مراسم را شاهد باشند.
فردوسی‌پور همچنین توضیح داد که لباس مجری خانم حاضر در این مراسم خیلی باز است و ما مجبور هستیم به پخش نماهای لانگ بسنده کنیم.
بر این اساس، برنامه «90» در ادامه بخش عمده‌ی مراسم را از مونیتور بزرگی که در استودیوی «90» تعبیه شده بود، پخش کرد و برای لحظاتی هم نماهایی از این مراسم را به طور عادی روی آنتن برد.
 در برنامه «نود» جواد نکونام، کاپیتان تیم ملی برای لحظاتی در مقام مترجم اسپانیایی به ترجمه یکی از مصاحبه‌ها کمک کرد که تبحر او به زبان اسپانیولی فردوسی‌پور را به بیان این جمله واداشت که «چلنگری ترجمه کردی».
انتخاب تیم ملی فوتبال بوسنی هرزگوین در گروه ایران، عادل فردوسی‌پور را بیش از سایر حاضران در استودیو خوشحال کرد. او توضیح داد که آیتمی مربوط به تیم بوسنی داشته که الان برای پخش از «نود» تناسب دارد.
«نود» عادل فردوسی‌پور شامگاه گذشته توانست رکورد جدیدی را به لحاظ ارسال پیامک از سوی مخاطبان ثبت کند. در این برنامه بیش از شش میلیون و 400 هزار پیامک از سوی مخاطبان دریافت شد.
پیش از این رکورد دریافت پیامک مربوط به برنامه‌ای می شد که فردوسی‌پور از مخاطبانش خواسته بود به احترام مرحوم ناصر حجازی به این برنامه پیامک ارسال کنند که بیش از 4 میلیون به آن برنامه پیامک فرستادند.
 

barcelona بازدید : 73 چهارشنبه 1392/09/13 نظرات (0)

برای دومین هفته متوالی دو شبکه سراسری سیما پنجه در پنجه هم می اندازند و رقابت دارند بر سر پخش یک رویداد ورزشی. جمعه از ساعت ۷ شب مراسم قرعه کشی جام جهانی آغاز می شود. همزمان برنامه ۹۰ برای اولین بار در سال های اخیر مسئول پخش چنین ویژه برنامه ای شده است. اگر تا قبل از این رخدادهای اینچنینی در ویژه برنامه هایی مستقل پوشش داده می شد ، این بار مدیریت شبکه ۳ سیما خیلی جدی «۹۰ » را مسئول پخش این برنامه کرده است.
آنها هفته قبل هم به بهانه حضور میلانی ها در تهران یک ویژه نامه مستقل تهیه کردند. ویژه برنامه ای که دقیقا همزمان بود با پخش برنامه ورزشی شبکه دوم سیما . برنامه هایی که تولیدشان سبب شد تا بازار دلالی برای آوردن ستاره های میلان به تلویزیون داغ شود.
ارقام چند ده هزار دلاری که اولین بار در فضای رسانه های ایران پیچید حاصل از همین رقابت درون تلویزیونی بود . چیزی که محمد رویانیان مدیر پرسپولیس هم به آن اشاره داشت . او همان زمان گفت:« این همزمانی دو برنامه و رقابت برای دعوت از مهمانان ، این اتفاق را دامن زد .» این بار البته شرایط متفاوت است. صدا و سیما یک خروجی مشخص برای پخش تصاویر دارد. پخش تصاویر تنها با ضوابطی است که از سوی مسئول مربوطه در اختیار شبکه ها قرار می گیرد اما همزمان قرار است دو برنامه سراسری به پخش این تصاویر بپردازند. البته پیش از این هم اتفاق افتاده است که چند شبکه سراسری کی سخنرانی خیلی مهم مثل سخنرانی رئیس جمهوری در سازمان ملل را همزمان پخش کنند. حالا اما برای ورزش چنین بازار داغ رقابتی ایجاد شده است. دو برنامه به دنبال دعوت از مهمانان هستند. ابوالفضل اکبری تهیه کننده ورزش از نگاه دو می گوید:« ما این تصاویر را پخش همزمان می کنیم . مهمان برنامه مان هم محمد دادکان است. » در طرف دیگر هم فردوسی پور از دوشنبه شب اعلام کرد این برنامه روی آنتن می رود و قرار است مهمانان ویژه ای داشته باشند. پر بیننده ترین برنامه ورزشی ۱۰ ساله اخیر سیما اما چطور مسئول پخش این ویژه برنامه شده است؟ حسین ذکایی دبیر شورای عالی ورزش سیما در این باره می گوید:« به هر حال این برنامه چون با حضور تیم ملی کشورمان است ، ۹۰ هم مسئول بررسی و تحلیل بازی های ملی است ، به طور مشخص این مسئولیت در اختیار گروه سازنده ۹۰ قرار گرفته است. تصاویر هم تا حد امکان روی انتن می رود چون بر اساس ضوابط کشور ما نمی توانیم هر تصویری را روی آنتن ببریم.»
تقریبا تصاویری از برزیل روی آنتن دو شبکه می رود ، یکسان است . این رقابت بین دو برنامه درحالی داغ شده که هنوز ۹۰ درصد مخاطبانی چند برابری دارد. این قدر بیشتر که هنوز هیچ یک از دیگر برنامه های ورزشی سیما حاضر نیستند تعداد شرکت کنندگان در مسابقه های پیامکی شان را به نمایش بگذارند اما مرز پیامک های ۹۰ برای هر برنامه از ۲ میلیون نفر هم می گذرد!
با این وجود به نظر می رسد رقابتی شدید میان مدیران دو شبکه ۲ و ۳ سیما ایجاد شده است . ذکایی البته چیزی در این باره نمی گوید:« در این باره باید از آقای زین العابدین بپرسید که مسئول شورای ورزش سیما هستند. البته همه برنامه های ورزشی سیما زیر نظر شورای ورزش هستند. اما درباره این مسائل بهتر است از شخص آقای زین العابدین بپرسید.»
این رقابت شدید البته در شرایطی است که شبکه تخصصی ورزش سیما همچنان هیچ سهمی از این رقابت درون شبکه ای ندارد و احتمالا همزمان با این رویداد مهم باید تصاویر قدیمی از دیگر ورزش ها پخش کند!

barcelona بازدید : 115 چهارشنبه 1392/09/13 نظرات (2)

این روزها فوتبالی ها مشغول گمانه زنی در خصوص گروه های احتمالی که ایران ممکن است در آن قرار بگیرد، هستند.

2 روز مانده به قرعه‌کشي جام‌جهاني و پیش بینی ها در خصوص این مراسم ادامه دارد. همان‌طور که مي‌دانيد فيفا 4 گلدان براي اين بازي‌ها در نظر گرفته و از هر گلدان يک تيم همگروه ايران خواهد شد.

گلدان (1) اسپانيا، آلمان، آرژانتين، کلمبيا، بلژيک، اروگوئه، سوئيس و برزيل

گلدان (2) ساحل عاج، غنا، الجزاير، نيجريه، کامرون، شيلي، اکوادور و فرانسه

گلدان (3) آمريکا، مکزيک، کاستاريکا، هندوراس، ژاپن، کره، استراليا و ايران

گلدان (4) هلند، انگليس، ايتاليا، پرتغال، يونان، بوسني، کرواسي و روسيه

* بهزاد داداش‌زاده

اروگوئه

ايران

اکوادور

بوسني

* بيژن طاهري

اسپانيا

ايران

کامرون

کرواسي

* عادل فردوسي‌پور

برزيل

ايران

مکزيک

روسيه

* حميد استيلي

...

barcelona بازدید : 116 سه شنبه 1392/09/12 نظرات (3)

روز گذشته، کریستیانو رونالدو در حالی موفق شد عنوان بهترین بازیکن فصل 2012/13 لالیگا را از آن خود کند، که لیونل مسی و رادامل فالکائو دیگر نامزدهای کسب این عنوان بودند. بدین ترتیب، رونالدو برای دومین بار موفق شد مسی را در مسیر فتح این عنوان ارزشمند کنار بزند و بهترین بازیکن لالیگا لقب بگیرد.

رونالدو این جایزه را - احتمالا - به دلیل کسب مقام دومی در لیگ (با 15 امتیاز کمترین از بارسا؛ یعنی بیشترین اختلاف در تاریخ!) و نائب قهرمانی در جام حذفی از طرف روزنامه مادریدی مارکا دریافت کرد تا مسی با 46 گل زده (دارنده عنوان ال پیچیچی؛ آقای گل اسپانیا) و قهرمانی 100 امتیازی لالیگا، و همچنین فالکائو با شکست رئال مادرید در فینال جام حذفی و فتح این جام، یارای رقابت با او را نداشته باشند.

ارزشگذاری اعتبار این جایزه و فرایند انتخاب آن با شما! فقط ناخودآگاه به یاد ماجرای آن احساس فروخفته - بگذارید همچنان نگوییم عقده! - افتادم که انگار چنان بر پیشانی مادرید نقش بسته، که حتی حرفه ای ترین - لااقل به طور ظاهری - خبرنگاران و فعالان مطبوعاتی آنها نیز برای کمی آرام کردن خود، دست به چنین نمایشهای مضحکی می زنند که چیزی جز پوزخند سخره آمیز جهانیان را به همراه نخواهد داشت! البته شاید همان منطق مادریدی پشت این انتخاب باشد که بازیکنی «بدون هیچ افتخار» را شایسته دریافت توپ طلا می داند!

barcelona بازدید : 138 دوشنبه 1392/09/11 نظرات (1)

به نقل از سایت مصاف با شیطان بعد از پخش آهنگ دلتنگ به مناسب محرم , یک شخص مسیحی به نام ویلیام این نامه را برای حامد زمانی مینویسد مکاتبه بسیار زیبای حامد زمانی و ویلیام را در ادامه بخوانید.

برای ویلیام

سلام
نوشته بودی که:
“شاید یه دوست جدید…به نام ویلیام
من با این اهنگ دلتنگ خیلی از عقایدم عوض شد
من از هموطنای شما هستم اما با دین مقدس مسیحیت داستان از تقریبا نزدیکای محرم شروع میشه که این بار بیلیتم رو پرت کردم توی سطل اشغال و راهی قم شدم به جای امریکا…گفتم امسال برا امتحان ببینم که شما تو این ماه برا امام حسین چیکار میکنید اومدم هتل توی قم تا حالا قم نیومده بودم دسته های عزا نوحه سینه …هرشب میزدم بیرون تا ببینم ..یه شب ناخوداگاه دیدم دارم سینه میزنم شب هفت بود…شاید بد باشه ولی مینویسم من هرسال همین موقع میرفتم امریکا تا محرم رو نبینم امریکا هم بود خیابوناای مختلف مخصوصا منهتن ولی من بیرون نمیومدم دیر متوجه این عشق و شور شما شدم الان دیگه با این که ۳۰ساله ایرانیم به جز زمانی که بچه بودم.
با شما اشنایی کمی دارم فقط اهنگ مرگ بر… رو شنیدم تا اینکه برگشتم تهران اهنگ دلتنگ رو شنیدم این اهنگ با من چیکار کرد رو نمیدونم ولی امید دارم منو هم مثل حر ببخشه.درباره حر هم خوندم شاید….ولی این اهنگ تو منو عوض کرده فقط اینو میدونم دوستم میگه برو کربلا ولی یه حسی بهم میگه شاید هنوز زود باشه.
بازم میام…”
…………………………………………………………………………………………………………
برقی از منزل لیلی بدرخشید…
شاید یه دوست؟؟ نه… ما هممون به رسم اربابمون رفیق بازیم: انی سلم لمن سالمکم…
وقتی پای رفیق بازی میونه دیگه حرف حرف دله… پس معلومه که اینجا فقط به دل نگاه میکنن…اونم هر چی شکسته تر…قیمتی تر!
در کوی ما شکسته دلی میخرند و بس… بازار خودفروشی از آن سوی دیگر است!
یه دستی رو سرت کشیده شده داداش!
بهت نگاه کردند… اونم به قصد خرید…
همون نگاهی که تو همین محرم همه خودشونو میکشن تا یکی از این نگاها نصیبشون بشه… میبینی که؟ این همه آدم تو اقصا نقاط دنیا… سینه میزنن… زنجیر میزنن… گریه میکنن… نذری میدن…پول خرج میکنن…خون میریزن… میخونن… مینویسن…همه…فقط برای جلب یه نگاه…مگه این نگاه چیه؟؟؟ چقدر ارزش داره؟؟؟ چقدر شیرینه؟؟؟
نگاه یه معشوقی که از همه ی معشوقای عالم سره… که اگه از من بپرسن میگم: کل هستی به یمن وجودش دایره و نفس میکشه…
پس اولا بدون که کی نگات کرده…
دوما از خودت بپرس: برای چی؟؟؟ چرا من؟؟؟
هیچ چیزی بی حکمت نیست و توی این وادی هیچ نگاهی بیهوده نیست… اگر با من نبودش هیچ میلی…چرا ظرف مرا بشکست لیلی؟ ها؟
این داستانی که تعریف کردی یه داستان معمولی نیست که بتونی ساده از کنارش رد شی… نه!
حتما یه چیزی ازت میخواد! و هیچکس بهتر از خودت جواب این سوالو نمیدونه!
وقتی نگات میکنن یعنی با دلت کار دارن… وقتی عاشق شدی و از روی عشق تصمیم گرفتی… هیچ چیز نمیتونه تصمیمتو عوض کنه… و همیشه اونایی تا تهش میمونن که با دل اومدن جلو…

دوست تو/حامد زمانی

barcelona بازدید : 85 دوشنبه 1392/09/11 نظرات (2)

«هنوز خودم نیز معتقدم صدایم خوب نیست و دیگران به صدای من عادت کرده‌اند و در واقع شده آش کشک خاله‌شان؛ ضمن اینکه هیچ‌وقت هم ادعا نداشتم که صدای خوبی دارم و هرکس گفته صدایم خوب نیست حق داشته است».

این جملات بخشی از صحبت‌های عادل فردوسی‌پور - گزارشگر فوتبال و مجری و تهیه‌کننده‌ی برنامه «نود» - است که در یک گفت‌وگوی صمیمی با مهران دوستی در برنامه‌ی «رادیو من» عنوان می‌شود. مهران دوستی مجری پس از احوال پرسی با عادل فردوسی‌پور به او می‌گوید: چه شود اگر تو نیز به «رادیو من» بیایی و بخش فرهنگی آن را اجرا کنی. خیلی جذاب می‌شود، می‌گویند عادل فردوسی‌پور فقط فوتبال؛ اما عادل اهل خواندن رمان است،‌ فیلم زیاد می‌بیند و گاهی نقد می‌نویسد، اینها خیلی جذاب است و فردوسی‌پور به شوخی جواب می‌دهد: او شخص دیگری است، من نیستم.

مهران دوستی خطاب به فردوسی‌پور عنوان می‌کند: می‌گویند یک روز به تو گفتند که صدایت خوب نیست و گوش‌خراش است،‌ آن زمان چند سال داشتی؟ فردوسی‌پور تاکید می‌کند: هنوز هم همین طور است.

دوستی قبل از اینکه فردوسی‌پور کاملا به این سوال پاسخ دهد بیان می‌کند: من همیشه گفته‌ام ممکن است عادل سین و شین بزند اما طوری جذاب گزارش می‌کند که آدم اول به صدا میخ می‌شود، بعد به گزارش و بعد هم به خود فوتبال.

او دوباره می‌پرسد: زمانی که گفتند صدایت برای گزارش خوب نیست ایستادی و ادامه دادی چرا؟ و مجری برنامه‌ی «نود» پاسخ می‌دهد: راستش هنوز هم خودم می‌گویم صدایم خوب نیست اما بندگان خدا به صدای من عادت کردند و مجبورند صدای من را بشنوند و در واقع صدا من آش کشک خاله‌شان شده است و کاری از دستشان برنمی‌آید، اوایل زیاد می‌گفتند صدایت خوب نیست، کاملا هم حق داشتند و من هیچ وقت ادعا نداشتم که صدایم خوب است.

دوستی در ادامه‌ی گفت‌وگوی خود با فردوسی‌پور به تدریس او در دانشگاه، ترجمه آثار، گزارشگری و تهیه‌کنندگی او نیز اشاره می‌کند و می‌گوید: برنامه‌ی «نود» به عنوان یکی از بهترین برنامه‌های چند دهه اخیر در ایران شناخته شده است و تو با مدرک مهندسی‌ایت هم کارهایی انجام می‌دهی پس وقتت چه زمانی آزاد است؟ و فردوسی‌پور پاسخ می‌دهد: آنقدر سرم شلوغ است که وقت آزاد خیلی کم پیدا می‌شود اما چاره‌ای نیست باید ببنیم تا کجا می‌کشیم که راه بیاییم.

همچنین دوستی با بیان اینکه مردم فردوسی‌پور را خیلی دوست دارند، خاطرنشان می‌کند: «نود» یکی از معدود برنامه‌های بحث‌برانگیز و چالشی و بسیار زیبا در حوزه‌ی فوتبال است که می‌تواند برای برنامه‌های دیگر یک کلاس درس باشد. من همیشه گفتم اگر مثل برنامه «نود» و عادل فردوسی‌پور در برنامه‌ی «هفت» پیرامون مسایل سینمایی حرف می‌زدند، عادل یک رقیب گردن کلفت در حوزه‌ی سینما تحت عنوان برنامه «هفت» پیدا می‌کرد.

وی خطاب به فردوسی‌پور عنوان می‌کند: در بعضی از برنامه‌هایت تخته گاز می‌روی، بعضی‌ها می‌گویند عادل این کار را می‌کند تا مدیران یا افراد پشت خط یا در برنامه حرفی برای گفتن نداشته باشند، بعضی‌ها هم می‌گویند عادل از حقوق فوتبالی‌ها حمایت می‌کند، نظر خودت چیست؟

فردوسی‌پور در پاسخ به این پرسش می‌گوید: من فکر می‌کنم...

barcelona بازدید : 97 شنبه 1392/09/02 نظرات (1)

تیم ملی فوتبال ساحلی ایران که با قهرمانی در آسیا خود را به عنوان یکی از قدرت های این رشته مطرح کرد در مسابقات جام بین قاره ای و در حضور ابرقدرت های این رشته نیز قهرمان شد.

شاگردان اکتاویو برزیلی در مرحله مقدماتی در سخت ترین گروه ممکن با سه تیم قدرتمند روسیه، برزیل و ایتالیا همگروه شدند و خیلی ها ایران را تیم اخر جدول این گروه پیش بینی می کردند اما ملی پوشان ایران هر سه تیم را شکست دادند و به عنوان سرگروه به مرحله بعد رسیدند.

ایران در نیمه نهایی امارات میزبان را تمام کارشکنی ها شکست داد و به فینال رسید تا دوباره حریف روسیه شود.
شاگردان اکتاویو در فینال نیز 4-3 روسیه که در دوره گذشته قهرمان شد را شکست دادند و با اقتدار قهرمان شدند.
در دیدار رده بندی نیز امارات با برتری برابر سوئیس سوم شد و برزیل نیز با شکست ایتالیا به عنوان پنجم بسنده کرد.
barcelona بازدید : 90 پنجشنبه 1392/08/30 نظرات (0)

دست به کار شوید

مناجات خود را با خدا با سایت برگ برنده در قسمت نظر ها در میان بگذارید

به بهترین مناجات هدیه تعلق میگیرد

barcelona بازدید : 114 پنجشنبه 1392/08/30 نظرات (2)

دو سال قبل، زمانی که لیونل مسی - که خوشایند مادریدی ها باشد یا نه، بهترین بازیکن دنیای فوتبال و چه بسا تمام تاریخ است - سومین توپ طلایش را با شایستگی و با خلق رکورد خیره کننده 50 گل در لالیگا بدست آورد، عده ای این انتخاب بازیکنان و مربیان فوتبال را با این استدلال که مسی هیچ عنوان تیمی بدست نیاورده است، زیر سوال بردند. همان ها که امسال عاجزانه تلاش می کنند رونالدو را در کنار مسی (فاتح بهترین لالیگای تاریخ و ال پیچیچی) و ریبری (فاتح هر سه جام معتبر) شانس اول کسب این عنوان بدانند.

مرور روند وقایع سالهای اخیر، این احساس فروخفته - نگوییم عقده بهتر است - را بهتر تشریح می کند. رونالدو همواره بازیکنی بوده با آماری مناسب و یکی دو ویژگی منحصر به فرد در زمین فوتبال (مثل سرعت بالا یا قدرت شوتزنی) که بهره گیری از مسائل غیر فوتبالی - که بهتر از من می دانید! - در شهرت و محبوبیت فعلیش نقشی اساسی ایفا کرده اند. اما او همواره یک شماره دو بوده است و نه بیشتر. و دلیل آن هم تنها حضور ستاره ای فوق زمینی است، به نام لیونل مسی.

شاید مسی نتواند با سرعت رونالدو بدود یا با قدرت او شوت بزند، اما او بازیکنی است که از مغز به جای ماهیچه های قدرتمند استفاده می کند. شرح ویژگی های خارق العاده مسی در دنیای فوتبال، قطعا به لیستی بیش از تعداد انگشتان دو دست بسط پیدا می کند. به همین دلیل بوده که آنها که فوتبال را به خاطر فوتبال دوست دارند، نه ابروی تمیز و لبخند ژکوند در کنار فلان برند شامپو، هیچ وقت رونالدو را در سایه مسی ندیده اند. اما انگار امسال مصدومیت مسی، فرصت عقده گشایی را فراهم آورده است!

barcelona بازدید : 111 پنجشنبه 1392/08/23 نظرات (0)

 

خدا کند امشب در اندوه تنهایی و غربتی که در شهر سایه افکنده شام کسی غریبانه نباشد

یا کسی نباشد که شب را با بغضی فشرده در گلو صبح کند

خدا کند امشب این نجواهای غمگینی که از آسمان شهرم به آسمان میرود  مرهمی باشد بر درد های آن کودکان نازنینی که از پس این روزهای درد آلود اکنون در گوشه خرابه بغضشان در گلو می شکند 

خدا کند این شب صبح شود . این شب که اندوه بار ترین شب سال است

خدا کند کودکان دلشکسته ِ کودکان غمگین امشب را به یاری دلداری های عمه تا صبح طاقت بیاورند

بار خدایا کمک کن این شمعی که این شبها تو خرابه دلمون روشن شد لا اقل تا سال آینده روشن بمونه .

انها که رفتند کاری حسینی کردند و ما بیچارگان که مانده ایم باید کاری زینبی کنیم وگرنه یزیدی هستیم

 

 

barcelona بازدید : 120 دوشنبه 1392/08/20 نظرات (0)

نزديك شب عاشورا، امام حسين عليه السلام ياران خود را به گرد خود آورد، امام سجاد عليه السلام مى‏فرمايد: من با اينكه بيمار بودم، نزديك شدم ببينم پدرم به آنان چه مى‏گويد، شنيدم رو به اصحاب كرد و پس از حمد و ثنا فرمود:

«اما بعد و انى لا اعلم اصحابا اوفى ولا خيرا من اصحابى و لا اهل بيت ابر ولا اوصل من اهل بيتى فجزا كم الله عنى خيرا ... ».

برادران و پسران و برادر زادگان و پسران عبدالله بن جعفر و زينب عليها السلام به پيش آمدند و گفتند: براى چه اين كار را بكنيم؟ براى اينكه بعد از تو زنده بمانيم؟ هرگز، خداوند آن روز را براى ما پيش نياورد.

حضرت عباس عليه السلام به عنوان نخستين نفر سخنانى به اين مضمون گفت، و بعد از او ديگران نيز چنين گفتند.

امام حسين عليه السلام به پسران عقيل رو كرد و فرمود:«اى پسران عقيل! كشته شدن مسلم عليه السلام بس است، پس شما برويد، من اجازه رفتن به شما دادم‏».

آنها عرض كردند: «سبحان الله!» آنگاه مردم درباره ما چه مى‏گويند، ما بزرگ و آقا و عموى خود را كه بهترين عموهايمان بود به خود واگذاريم و يك تير باهم نينداختيم و يك نيزه و شمشير به كار نبرديم، و ندانيم كه به سرشان چه آمد؟ نه هرگز ما چنين كارى نخواهيم كرد، بلكه ما جان و مال و زن و فرزند خود را فداى تو مى‏سازيم، و در ركاب تو مى‏جنگيم تا به هر جا رفتى ما نيز همراه تو باشيم.

«فقبح الله العيش بعدك‏».

در ميان ياران غير بنى هاشم، مسلم بن عوسجه برخاست و گفت: آيا ما از تو دست برداريم؟ آنگاه ما چه عذر و بهانه‏اى در مورد حق شما به پيشگاه خدا ببريم؟ آگاه باش به خدا دست از تو بر نمى‏دارم تا نيزه به سينه دشمن بكوبم، و آنها را به شمشير بزنم تا قائمه شمشير در دستم مى‏باشد و گرنه سنگ به سوى آنها پرتاب كنم، سوگند به خدا دست از تو بر نمى‏دارم تا خدا بداند كه ما حرمت پيامبرش را درباره تو رعايت نموديم و اگر مرا هفتاد بار در راه تو بكشند و بسوزاند و زنده كنند تا دم آخر با تو هستم تا چه رسد به اينكه يك كشتن بيش نيست، و آن كشتن در راه تو كرامتى است كه هرگز پايان ندارد.

پس از او «زهير بن قين‏» برخاست و گفت: «سوگند به خدا دوست ندارم كشته شوم سپس زنده گردم، دوباره كشته شوم تا هزار بار و خدا به وسيله كشته شدن من از كشته شدن تو و جوانان از خاندانت جلوگيرى نمايد»

گروهى از ياران نيز همين گونه سخن گفتند، امام از همه تشكر كرد و براى همه دعا نمود و به خيمه خود بازگشت. 

نيز روايت‏شده: امام حسين عليه السلام به ياران خود فرمود: خداوند جزاى خير به شما عطا فرمايد، و جايگاه آنها را در بهشت به آنان نشان داد، آنها در شب عاشورا مقام ارجمند خود را در بهشت ديدند، و به يقينشان افزوده شد، از اين رو از شمشير و نيزه و تير، احساس درد و رنج نمى‏كردند و آنچنان در سطح بالائى از روحيه شهادت طلبى بودند، كه براى وصول به مقام شهادت از همديگر پيشدستى مى‏كردند».

امام سجاد عليه السلام مى‏فرمايد: من شب عاشورا نشسته بودم و عمه‏ام نزد من بود و از من پرستارى مى‏كرد، در آن هنگام پدرم به خيمه خود رفت و جون (يا جوين) غلام ابوذر در نزد آنحضرت سرگرم اصلاح شمشير آنحضرت بود و پدرم اين اشعار را (كه حاكى از بى اعتبارى دنيا است) خواند:

يا دهر اف لك من خليل كم لك بالاشراق و الاصيل من صاحب او طالب قتيل والدهر لا يقنع بالبديل و انما الامر الى الجليل و كل حى سالك سبيلى

امام حسين اين اشعار را دو يا سه بار خواند، من آن اشعار را شنيدم و مقصود امام را دريافتم، گريه گلويم را گرفت، اما خود را نگه داشتم و خاموش شدم و دانستم بلا فرود آمده است.

اما عمه‏ام زينب عليها السلام تا آن اشعار را شنيد، مقصود را دريافت، نتوانست‏خوددارى كند، گريه كنان بى تابانه به حضور امام دويد و گفت:

«وا ثكلاه! ليت الموت اعدمنى الحيوه ...».

امام به او نگريست و فرمود: خواهر جان! شيطان صبر شكيبائى را از تو نربايد، اين را گفت: قطرات اشك از چشمانش سرازير گشت و فرمود:

«لو ترك القطا لنام‏».

زينب عرض كرد: واى بر حال من، تو ناگزير خود را به مرگ سپرده‏اى،و بندهاى قبلم را گسته‏اى و بسيار بر من ناگوار و دشوار است، اين را گفت و مشت بر صورت زد، دست بر گريبان برده و آن را چاك زد و بيهوش به زمين افتاد.

امام حسين عليه السلام برخاست و آب به روى خواهر پاشيد، و او را...

barcelona بازدید : 135 دوشنبه 1392/08/20 نظرات (0)

عصر عاشورا، پس از شهادت اصحاب و ياران، حضرت عباس عليه السلام تنهايي و بي كسي امام را نتوانست تحمل كند. محضر امام(ع) رسيد و رخصت ميدان رفتن و جانفشاني خواست و عرضه داشت : برادر جان! اجازه ميدان مي دهي؟ امام حسين(ع) گريه شديدي كردند و فرمودند: برادر! تو پرچمدار مني.

عباس(ع) عرض كرد: «سينه ام تنگي مي كند و از زندگي سـير گشتـه ام.» امام(ع) فرمودند: مقداري آب براي اين طفلان تهيه نما. جناب قمر بني هاشم(ع) مشك به دوش گرفت و روانه ميدان شد. با سپاه حريف، درباره آوردن آب به خيمه ها سخن گفت.

وقتي از آن ها مأيوس شد، نزد امام(ع) بازگشت و طغيان و سركشي دشمن را به عرض رسانيد. در اين حال صداي العطش كودكان فضاي خيمه ها را پر كرده بود.

سقّا نگاهي به چهره معصوم كودكان انداخت و بدون تأمل سوي شريعه فرات برگشت و به نگهبانان شريعه حمله كرد و جمع كثيري را كشت و وارد شريعه شد، دست زير آب برد تا مقابل صورت آب را بالا آورد. «ذَكَرَ عَطَش الحسين و اهل بيته» به ياد لبان خشكيده حسين و اهل بيتش افتاد و آب را برگرداند به شريعه.

هنگام بازگشت، دشمن راه را بر او بست. حضرت براي محافظت از مشك به سمت نخلستان رفت و دشمن نيز به دنبالش.

از هر طرف تير و نيزه به سمتش پرتاب مي كردند، تا اينكه زره از انبوه تيرها همچون خار پشت به نظر مي رسيد. ابرص بن شيبان دست راست حضرت را قطع نمود، حضرت مشك را به دوش چپ انداخت و با دست چپ جنگيد و اين گونه رجز خواند: «وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني، اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني»، به خدا قسم اگر دست راستم را قطع كنيد، من از حمايت از دينم دست بر نمي دارم.

در اين هنگام دست چپ حضرتش را حكيم بن طفيل از مچ قطع كرد. مشك را به دندان هاي مبارك گرفته سعي مي كرد آب را به خيام برساند. لذا خود را به روي مشك انداخت. در اين حال دشمن تيري به چشم و تيري به مشك زد، حكيم بن طفيل با گرزي آهنين فرق مبارك را نشانه گرفت و ضربتي وارد کرد و او را بر زمين انداخت.

عباس(ع) عرضه داشت: «يا ابا عبد الله عليك مني السلام»، اي اباعبد الله بر تو سلام، مرا درياب.

امام خود را به نعش برادر رسانيد، وقتي قمربني هاشم در بالين امام حسين(ع) جان سپرد، حضرت فرمودند: «الان انْكَسَر ظَهري»، عباسم الآن كمرم شكست و چاره ام از هم گسست.

barcelona بازدید : 190 دوشنبه 1392/08/20 نظرات (0)

آن هنگام که جز اهل بیت امام حسین(علیه‌السلام) کسی باقی نمانده بود، اولین سرباز امام از خاندان او و بزرگترین فرزندشان، حضرت علی‌اکبر(علیه‌السلام)؛ برای دفاع از حریم حسینی، اذن مبارزه خواستند.
در زیارت ناحیه مقدّسه که از لسان امام دوازدهم شیعیان حضرت مهدی«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف» آمده: «السّلام علیک یا اوّل قَتیل مِن نَسلِ خیرَ سلیلٍ مِن سُلالَهِ ابراهیم» ابوالفرج اصفهانی نیز در کتاب مقاتل‌الطالبین، پس از یاران امام حسین(علیه‌السلام) اوّلین شهید را علی اکبر دانسته است.
نام شریفشان علی و کنیه‌ی مبارکشان ابوالحسن است و به نقل «مقتل الحسین مقدم» در حادثه‌ی کربلا حدود بیست‌وهفت سال داشتند.
درباره تاریخ ولادتشان مشهور است که در یازدهم ماه شعبان سی‌وسه هجری ولادت یافتند. برای امام حسین(علیه‌السلام) به جز ایشان دو پسر دیگر که نام آن دو نیز علی بوده، نقل شده است. علی‌اصغر شش ماهه و علی‌بن‌الحسین حضرت زین‌العابدین(علیهما‌السلام) که به ایشان علی‌اَوسَط هم می‌گفتند.
پس از ظهر عاشورا بود که با شهادت یاران امام، علی‌اکبر با همگان وداع کرد.
در این هنگام اهل حرم و همه‌ی بستگان دورتادور ایشان را گرفتند و می‌گفتند: «اِرحَم غُربَتَنا لا طاقَهَ لَنا علی فراقِک» به غربت ما رحم کن علی جان که ما را بر فراق تو طاقت نیست.
تویی که شبیه‌ترین مردمان به رسول خدا هستی «خَلقاً و خُلقاً» و چون دلمان برای دیدار او پر می‌زد به قد و بالای تو نگاه می‌کردیم.
ولی علی‌اکبر(علیه‌السلام) که تشنه‌ی وصال محبوب است و بی تاب دیدار اجداد طیّبش و امام زمان خود را تحت فشار می‌بیند، سوار بر اسب امام حسین(ع) که «لاحق» و به نقلی «ذوالجناح» نام دارد؛ عازم میدان می‌شود.
در روز عاشورا بعد از این که مردی فریاد برآورد که «ای علی، تو با یزید نسبت خویشاوندی داری، بیا و از حسن جدا شو که در امانی»، فرمود :
«اِنَّ قرابهَ رسول‌الله احقُّ اَن مُرعی»
و چنین شعار آغاز کرد :
« أنا عَليُ بن الحسين بن عَلي نحن بيت الله اَولي يا لنَّبي»
«تَاللهِ لا يَحكُمُ فينا ابنُ الدّعي اضرب بالسيف احامي عن ابي»
« ضَربَ غلامٍ هاشمی قُریشی »
«من علی فرزند حسین فرزند علی هستم، به خدا (کعبه) سوگند ما به پیامبر سزاوارتریم. سوگند به خدا این زنازاده نمی‌تواند بر ما حکم کند. با شمشیر شما را می‌کُشم واز پدرم حمایت می‌کنم.»
بعد از حمله‌ی اوّل که نزد پدر برای تجدید قوا آمدند تشنگی امان از ایشان برده که حسین(علیه‌السلام) زبان علی‌اکبر(علیه‌السلام) را در دهان گرفت مکید و و سپس نگین انگشترش را به او داد و فرمود این نگین را بگیر و در دهانت بگذار، امیدوارم به زودی جدّت را ملاقات کنی و از دستان او سیراب شوی.
در مقاتل که این حرکت را از امام(علیه‌السلام) می‌خوانیم چه خوب است که درباره‌ی درس نهفته در آن کمی بیندیشیم. چرا که با در نظر گرفتن همه‌ی مصائب وارده بر امام و خانواده‌شان به هر حال در حادثه‌ عاشورا یک نبرد رزمی و جنگی رخ داده؛ و امام اگر بر بالین تک‌تک شهدا آمدند و یا این که زبان در کام علی‌اکبرشان گذاشتند حتماً به منظوری بوده است.
آنچه تحلیل‌گران این رفتار امام با علی‌اکبر، نوشته‌اند حاکی از این است که هر سه رفتار
1. زبان در دهان نهادن امام در کام علی‌اکبر(علیه‌السلام)
2. وعده‌ی سیراب شدن از دست جدّشان
3. دادن انگشتری خود به منظور گذاشتن در دهان علی‌اکبر(علیه‌السلام)
در آن موقعیّت در استحکام بخشیدن و مقاومت فرزندشان، اثر روانی داشته است. چرا که وعده‌ی دیدار جدّش بهترین برخورد در تثبیت موقعیّت ایمانی آن جوان فداکار بود و علاوه بر آن گویای این است که نائل آمدن مقام انسان تا جایی که از دست رسول خدا جام بنوشد؛ بدون رسیدن به فوز شهادت میسّر نیست.
و اگر امام زبان در کام علی‌اکبر می‌نهاد برای این است که از شیره جان مقام ولایت به او بنوشاند تا از آن علم الهی ولی خدا بهرمند شود.
همانطور که در گذشته پیامبر خدا زبان در دهان علی نهاد و به فرموده‌ی امیرالمؤمنین علی(علیه‌السلام):
« هزار باب علم بر او گشوده شد که از هر بابی هزار باب دیگر»
بالاخره لحظه‌ی وصال علی‌اکبر(علیه‌السلام) نیز، مانند شهدای دیگر فرا رسید و او که دست پرورده مکتب انسان ساز ولایت بود، از جام وعده شده‍ ی پیامبر نوشید و به شهدای کربلا ملحق شد.
بانگ برآورد که«يا اَبَتاه عَلَيْكَ مِنّيِ السًّلامُ، هذا جَدّي رَسُولُ الله يَقْرَئُكَ السَّلام وَ يَقُولُ: عَجّلِ الْقُدُومَ اِلَيْناو شَعِقَ شَهقَهَ فارِق الدنیا»
یا ابتا، این جدّمان رسول خداست.بر تو سلام می‌رساند و می‌فرماید: به سوی ما شتاب کن.
این جا همه‌ی انبیاء و اولیای سلف منتظر قدوم مبارک شمایند.
سیراب شدم آن چنان که وعده داده بودی و سلامت را به تمام منتظرانت خواهم رسانید.

barcelona بازدید : 133 یکشنبه 1392/08/19 نظرات (0)

هنگامى كه همه ياران و اصحاب امام حسين عليه السلام به شهادت رسيدند، نداى غريبانه امام بلند شد:

«هل من ذاب يذب عن حرم رسول الله ... هل من مغيث‏يرجوا الله باغثتنا».

:«آيا حمايت كننده‏اى هست تا از حرم رسولخدا صلى الله عليه و اله و سلم حمايت كند؟ آيا فريادرسى است كه براى اميد ثواب ما را يارى كند؟».

وقتى كه اين ندا به گوش بانوان حرم رسيد، صداى گريه و شيون آنها بلند شد، امام كنار خيمه آمد و به زينب عليهاالسلام فرمود: فرزند كوچكم را به من بده تا با او وداع كنم، كودك را گرفت، همين كه خواست ببوسد حرمله تيرى به سوى گلوى نازك او رها كرد، آن تير به گلوى او اصابت نمود، و سرش را ذبح كرد.

كه در اين باره سيد حيد حلى گويد:

و منعطفا اهوى لتقبيل طفله فقبل منه قبله السهم منحرا

يعنى: «امام حسين عليه السلام براى بوسيدن كودك شيرخوار خود خم شد، اما تير قبل از امام بر گلوگاه او بوسه دار».

امام آن كودك را به زينب عليها السلام داد فرمود: او را نگهدار، و دستش را زير گلوى كودك گرفت، پر از خون شد، آن خون را به طرف آسمان پاشيد و گفت:

«هون ما نزل بى انه بعين الله تعالى‏».

يعنى: « چون خداوند اين منظره را مى‏بيند، آنچه از اين مصيبت بر من وارد شد برايم آسان است‏».

و در احتجاج آمده: «امام حسين عليه السلام از اسب پياده شد و (در كنار خيمه يا پشت‏خيمه) با غلاف شمشيرش قبرى كند، و كودكش را به خونش رنگين نموده و دفن كرد».

مشهور است كه على اصغر، شش ماهه بود، مادرش حضرت رباب دختر امرء القيس است، و على اصغر با سكينه از جانب مادر نيز برادر و خواهر بودند.

در مورد نام اين طفل، علامه مجلسى در جلاء العيون مى‏گويد: «بعضى او را على اصغر مى‏نامند».

در كتاب منتخب التواريخ نقل شده: در يكى از زيارات عاشورا آمده:

«و على ولدك على الاصغر الذى فجعت به‏».

: «و سلام بر فرزند تو على اصغر كه در مورد او مصيبت‏سختى بر تو وارد شد».

امام حسين عليه السلام نزد خواهرش ام كلثوم (زينب صغرى) آمد و به او فرمود: اى خواهر! ترا در مورد نگهدارى كودك شيرخوارم، سفارش مى‏كنم، زيرا او كودك شش ماهه است و مراقبت نياز دارد.

ام‏كلثوم عرض كرد: برادرم، اين كودك سه روز است كه آب نياشاميده از قوم براى او شربت آبى بگير.

امام حسين عليه السلام على اصغرش را در آغوش گرفت و به سوى قوم رفت، خطاب به قوم فرمود، «شما برادر و فرزندان و يارانم را كشتيد، و از آنها جز اين كودك باقى نمانده كه از شدت تشنگى مثل مرغ، دهان باز مى‏كند و مى‏بندد اين كودك كه گناه ندارد، نزد شما آورده‏ام تا به او آب بدهيد».

«يا قوم ان لم ترحمونى فارحموا هذا الطفل ا ما ترونه كيف يتلظى عطشا».

: «اى قوم اگر به من رحم نمى‏كنيد به اين كودك رحم كنيد، آيا او را نمى‏بينيد كه چگونه از شدت و حرارت تشنگى، دهان را باز و بسته مى‏كند؟».

هنوز سخن امام تمام نشده بود، به اشاره عمر سعد، حرمله بن كاهل اسدى گلوى نازك او را هدف تير سه شعبه‏اش قرار داد كه تير به گلو اصابت كرد«فذبح الطفل من الوريد، او من الاذن الى الاذن‏».

«از شريان چپ تا شريان راست على اصغر بريده شد، و يا از گوش تا گوش او ذبح گرديد».

فاتى به نحو اللئام مناديا يا قوم هل قلب لهذا يخشع فرماه حرمله بسهم فى الحشا بيد الحتوف و القى من لا يجزع

يعنى: «پس آن كودك را به سوى قوم پست آورد، در حالى كه صدا مى‏زد: اى قوم، آيا دلى هست كه از خدا بترسد و بر اين كودك توجه نمايد؟، بجاى جواب، حرمله تيرى بر كمان نهاد و آن كودكى را كه از شدت ضعف و عطش قدرت بى تابى نداشت هدف تير قرار داد».

مصيبت جگر سوز على اصغر به قدرى بر امام حسين عليه السلام سخت بود كه آنحضرت در حالى كه گريه مى‏كرد، به خدا متوجه شد و عرض كرد: «خدايا خودت بين ما و اين قوم، داورى كن، آنها ما را دعوت كردند تا ما را يارى كنند، ولى به كشتن ما اقدام مى‏كنند».

از جانب آسمان ندائى شنيد:

«يا حسين دعه فان له مرضعا فى الجنه‏».

«اى حسين عليه السلام در فكر اصغر نباش، هم اكنون دايه‏اى در بهشت براى شير دادن به او آماده است‏».

اين ندا، نداى دلدارى به حسين عليه السلام بود، تا بتواند فاجعه غمبار مصيبت اصغر را تحمل كند.

و دليل ديگر بر شدت سختى اين مصيبت اينكه: امام حسين عليه السلام هنگامى كه به شهادت رسيد: در روز يازدهم محرم، سكينه كنار پيكرهاى شهداء آمد و گريه كرد تا بيهوش شد، امام حسين عليه السلام در عالم بى هوشى به سكينه اشعارى آموخت براى شيعيان بخواند، دو شعر از آن اشعار اين است:

ليتكم فى يوم عاشورا جمعا تنظرونى كيف استسقى لطفلى فابوا ان يرحمونى و سقوه سهم بغى عوض الماء المعين يا لرزء و مصاب هد اركان الحجون

«اى كاش در روز عاشورا همه شما بوديد و مى‏ديديد كه چگونه براى كودكم طلب آب كردم، قوم به من رحم نكرد، و بجاى آب گوارا، كودكم را با تير (خون) ظلم سيراب كردند، اين حادثه آنچنان جانسوز و سخت و طاقت فرسا است كه پايه‏هاى كوههاى مكه را خراب كرد».

barcelona بازدید : 118 شنبه 1392/08/18 نظرات (0)

هر وقت سیلی خوردی بگو یا زهرا

هر وقت دستت رو بستند بگو یا علی

هر وقت تشنه شدی بگو یا حسین

هر وقت بی یاور شدی باز هم بگو یا حسین

هر وقت شرمنده شدی بگو یا ابوالفضل

اما...

هر وقت سیلی خوردی ،

دستت رو بستند ،

تشنه شدی ،

بی یاور شدی ،

و

شرمنده شدی

بگو...

امان از دل زینب...

barcelona بازدید : 158 شنبه 1392/08/18 نظرات (0)

حضرت قاسم بن حسن (ع) نوجوانى بود كه هنوز به حد بلوغ نرسيده بود، شب عاشورا، امام حسين عليه السلام به اصحاب فرمود: فردا همه شما كشته خواهيد شد، قاسم نزد عمويش آمد و عرض كرد:«عمو جان من هم فردا كشته مى‏شوم؟».

امام او را به سينه‏اش چسبانيد و فرمود: مرگ در نظر تو چگونه است؟

«كيف الموت عندك‏»

قاسم جواب داد:

«احلى من العسل‏»: «از عسل شيرين‏تر است‏».

امام به او فرمود: تو بعد از بلاى عظيم كشته مى‏شوى و عبدالله شيرخوار هم شهيد مى‏شود ...

روز عاشورا قاسم خود را آماده جنگ كرد، به حضور امام حسين عليه السلام براى اجازه گرفتن آمد، امام او را در آغوش گرفت و مدتى با هم گريه كردند، سپس قاسم اجازه طلبيد، امام به او اجازه نمى‏داد، قاسم آنقدر پابپا نمود و مكرر طلب اجازه كرد، امام عليه السلام به او اجازه داد، او در حالى كه اشك از چشمانش سرازير بود، غمگين به نظر مى‏رسيد به ميدان تاخت و چنين رجز مى‏خواند:

ان تنكرونى فانا بن الحسن سبط النبى المصطفى المؤتمن هذا حسين كالاسير المرتهن بين اناس لا سقوا صوب المزن

: «اگر مرا نمى‏شناسيد من پسر حسن سبط پيامبر برگزيده و امين خدا هستم اين حسين عليه السلام است كه همچون اسير گروگان شده در بين مردم قرار گرفته، خدا آن مردم را از باران رحمتش سيراب نسازد».

حمله سخت بر دشمن كرد و با آن سن كم سه نفر يا بيشتر از دشمن را كشت.

حميد بن مسلم كه از سربازان عمر سعد بود نقل مى‏كند: از خيام حسين عليه السلام نوجوانى به سوى ميدان بيرون آمد كه چهره‏اش مانند نيمه قرص ماه مى‏درخشيد، شمشيرى بدست داشت و پيراهن بلندى پوشيده بود و وارد جنگ گرديد.

عمرو بن سعد ازدى گفت: سوگند به خدا آنچنان سخت بر اين نوجوان حمله كنم، گفتم: عجبا! تو به اين نوجوان چه كار دارى سوگند به خدا اگر او مرا بزند به طرف او دست دراز نمى‏كنم، بگذار همانها كه او را احاطه كرده و با او مى‏جنگند كار او را تمام كنند.

عمرو بن سعد گفت: سوگند به خدا من بايد بر او يورش برم، و جهان را بر او سخت گيرم، آنحضرت كه مشغول جنگ بود، عمرو بن سعد در كمين او قرار گرفت و چنان شمشير بر سر مبارك قاسم زد كه سر او شكافته شد و قاسم به صورت بر روى زمين افتا، فرياد زد: «يا عماه!» (عمو جان به دادم برس).

وقتى كه صداى قاسم به گوش امام رسيد، آنحضرت مانند عقابى كه از بالا به زير آيد، صفها را شكافت و مانند شير خشمگين بر دشمن حمله كرد تا عمر بن سعد ازدى رسيد، شمشير به سوى او وارد كرد، او دستش را به پيش آورد و از آرنج قطع گرديد، آن ملعون نعره كشيد، دشمن براى نجات او حمله كردند، در همين ميان پيكر نازنين قاسم زير سم ستوران قرار گرفت، وقتى كه گرد و غبار فرو نشست ديدند امام حسين در بالين قاسم است و آن نوجوان در حال جان كندن است. و پاى خود را بر زمين مى‏سايد و روحش آماده پرواز به سوى بهشت است.

امام فرمود:

«عز و الله على عمك ان تدعوه فلا يجيبك او يجيبك فلا ينفعك‏».

:«سوگند به خدا بر عمويت‏سخت است كه او را بخوانى، به تو جواب ندهد، يا اگر جواب دهد به حال تو سودى نداشته باشد»

barcelona بازدید : 142 شنبه 1392/08/18 نظرات (0)

گل ايران به آرژانتين کانديداي بهترين گل جام جهاني 2013 امارات شد.
گل ثانيه 55 مصطفي هاشمي به آرژانتين در اولين بازي تيم ملي نوجوانان ايران در مرحله گروهي، کانديداي بهترين گل جام جهاني 2013 امارات شده است.

به گزارش اوج و بر اساس اعلام سايت فيفا، گل ايران به آرژانتين در کنار گل تيم ملي ژاپن به روسيه، گل اول اتريش به کانادا، گل سوم آرژانتين به کانادا، گل مکزيک به ايتاليا و گل سوئد به هندوراس شش گلي هستند که فيفا آنها را کانديداي بهترين گل جام جهاني کرده است.

سايت فيفا اين گلها را روي وب سايتش قرار داده و از کاربران سايت فيفا براي اينکه بهترين گل را انتخاب کنند، نظر سنجي کرده است. اين راي گيري روي سايت فيفا تا روز پنجشنبه 23 آبان ادامه خواهد داشت.

کاربران ايراني مي توانند با راي دادن به گل زيباي مصطفي هاشمي که سريعترين گل جام جهاني 2013 امارات و نهمين گل سريع تاريخ جام هاي جهاني بوده است، گل اين بازيکن تيم ملي را بهترين گل جام کنند.


لینک رای گیری

barcelona بازدید : 109 شنبه 1392/08/18 نظرات (1)

براي كريمي كيكي به شكل لوگوي باشگاه تراكتورسازي و البته يك تاج گل زيبا به شكل عدد 8 آراسته شده بود
شب قبل از بازي حساس تراكتورسازي – استقلال  و در محل اردوي تيم تبريزي ضيافت شامي با حضور مسوولان باشگاه و البته جبارزاده استاندار آذربايجان شرقي برگزار شد.در حاشيه اين ضيافت جشن تولد علي كريمي هم  برگزار شد و حتي استاندار آذربايجان هم هديه ويژه اي به شماره 8 تراكتور اهدا كرد.براي كريمي  كيكي به شكل لوگوي باشگاه تراكتورسازي و البته يك تاج گل زيبا  به شكل عدد 8 آراسته شده بود تا تبريزي ها
جشن تولد يكي از محبوب ترين فوتباليست هاي كشور را  به شكل ويژه اي برگزار كنند.

ادامه در ادامه مطلب...

barcelona بازدید : 136 جمعه 1392/08/17 نظرات (0)

 

السلام علیک یا عبدالله بن الحسن علیه السلام

 امام حسین علیه السلام در وسط میدان جنگ چون ضعف بر او غلبه کرد، لحظه ای ایستاد تا استراحت کند. همان طور که ایستاده بود سنگی بر پیشانی او اصابت کرد و خون از پیشانی اش جاری گشت. دامان جامه ی خود را گرفت که خون از پیشانی پاک کند. ناگاه تیر سه شعبه ی زهر آلودی رسید و در قلب آن حضرت فرو رفت.

حسین(ع) فرمود:« بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله» سپس سر به سوی آسمان بلند کرد و گفت:« خداوندا! توی می دانی که این لشکر کسی را می کشند که جز او پسر دختر پیغمبری بر روی زمین وجود ندارد.» پس از آن دست برد و تیر را از پشت سر بیرون آورد و خون مانند ناودان جاری گردید و از اثر آن، قدرت جنگ از او سلب شد و متوقف شد ولی هر کس که نزدیک او می آمد برای این که نزد خدا، خون حسین را به گردن نگیرد از او دور می شد تا آنکه شخصی از قبیله ی کنده که او را مالک بن نسر می گفتند، نزد حسین(ع) آمد و زبان به دشنام او گشود و با شمشیر بر سر آن حضرت زد که عمامه را شکافت و بر سرش نیز وارد آمد و عمامه اش پر از خون شد. حسین دستمالی جست و بر سر خود بست و کلاهی یافت و بر سر نهاد و عمامه بر سر بست. سپاه ابن زیاد کمی مکث کردند و دوباره برگشتند و اطراف او را گرفتند.

شهادت عبدالله بن الحسن(ع):

 در این هنگام عبدالله بن الحسن بن علی(ع) که کودکی نابالغ بود، از خیمه ی زنها بیرون آمد و نزدیک حسین(ع) ایستاد. زینب(س) خود را به او رسانید تا او را نگه دارد، ولی شدیدا امتناع کرد و گفت:« به خدا قسم از عمویم هرگز دور نمی شوم.» در آن وقت بحر بن کعب( یا ابجر بن کعب) و به قولی حرملة بن کاهل(لعنة الله علیهما) شمشیر خود را بر حسین(ع) فرود آورد. آن کودک گفت:« وای بر تو ای حرامزاده، آیا می خواهی عموی مرا بکشی؟»

ولی آن ناپاک شمشیر را بر حسین(ع) فرود آورد. کودک دست خود را سپر شمشیر قرار داد و دستش به پوست آویخت و فریاد زد:« یا عماه!» . حسین(ع) او را در بغل گرفت و به سینه چسباند و فرمود:

« برادر زاده! بر این مصیبتی که بر تو وارد آمده است صبر کن و از خداوند طلب خیر نما! زیرا خداوند تو را به پدران صالحت ملحق می کند.» ناگاه حرملة بن کاهل تیری بر او زد و او را در دامان عمویش، حسین(ع) به قتل رسانید.

 

barcelona بازدید : 85 پنجشنبه 1392/08/16 نظرات (1)

 

مکان: دانشگاه صنعتی شریف
درس: زبان تخصصی
حالا چندین و چند سالی می شود که بعد از دعواها و جنجال های دوشنبه شبهای شبکه 3، پس از یک بامداد کاملا فوتبالی، شال و کلاه می کند و با همه حرف و حدیث هایی که هر روز انتظارش را می کشد، سر کلاس درس حاضر می شود؛ بدون تاخیر و حاشیه! دانشجوهایش هم که عادت کرده اند به شب نخوابیدن های فوتبالی، با چشم های خوابزده، انتظارش را می کشند. روز بعد از پخش برنامه نود (یعنی سهشنبهها) حدود 20 تا 25 نفر از دانشجویان صنایع در کلاس مجری نود می نشینند تا از زبان او، زبان تخصصی یاد بگیرند. کلاس عادل فردوسی پور، یک برنامه نود جمع و جور است؛ جذاب، پر بحث و البته کاملا انگلیسی.
*
بعدازظهرها وقتی میآید سر کلاس نگاهی می اندازد و اول از همه غریبه ها را شناسایی می کند. کلاسش آنقدر جذاب هست که همیشه تعدادی از دانشجویانی که این واحد را پاس کردهاند، دوباره بیایند و بنشینند سر کلاس. گاهی هم از دانشگاه های دیگر مهمان کلاس می شوند؛ ولی دلیل اغلب آنها مشهور بودن استادش نیست؛ تسلطش است.
بر عکس خیلی از استادها «عادل فردوسی پور» دقیقا سر موقع به کلاس می آید. بجای تاخیر 15 دقیقه ای که همه استادها برای حاضر شدن دانشجویان سر کلاس در نظر می گیرند، او به موقع میآید تا قبل از آغاز درس، با همه خوش و بش کرده باشد و حاشیه های کلاس را بگیرد. معمولا روال کلاس به این شکل است که یکی از شاگردان شروع می کند که «استاد! دیشب در برنامه...» با همین جمله ساده است که نقد و بررسی فوتبال (با محوریت خود عادل و برنامه اش) شروع می شود. اگر هم خودش از چیزی ناراحت باشد و حاشیه یا نکته ای در دلش مانده باشد، اصلا نیازی به این حرف ها نیست؛ خودش شروع می کند به حرف زدن که دیشب در برنامه این اتفاق افتاد و این طور شد و... خیلی وقتها هم بچه ها حسابی سوال پیچش می کنند که چرا دیشب این را گفتید یا چرا آن را نگفتید؟ البته او با این همه تجربه و سابقه فراوان مجریگری در برنامه جنجالی فوتبال، معمولا در 99 درصد موارد، ایرادها را قبول نمیکند ولی برای رد همه نظرها دلیل می آورد، کاری نمی کند که یک وقت بچه ها دلگیر شوند. سر بعضی از کلاس ها که دختران (استثنائا!) اهل فوتبال نیستند و بدون هر عکسالعملی به دکتر عادل فردوسی پور نگاه می کنند، با خنده بر می گردد به سمتشان و با دست توپ را نشان می دهد و می گوید: «توپ... توپ فوتبال، می دونید چیه؟ فوتبال... یک نوع ورزشه. 90 هم یک برنامه است...» این ها را می گوید و بحث خودش را ادامه می دهد. از آیتمهای برنامه یا بعضی از مسائل حاشیه ای و پشت پرده که فقط مخصوص این کلاس است، می گوید. البته حواسش هست که همه این بحث ها از یک ربع تجاوز نکند. حتی اگر بحثهای فوتبالی و غیر درسی بالا بگیرد، حواسش هست که زمان درس را نگیرد. با چند نگاه به ساعتش، این نکته را عملا به بچهها نشان میدهد.
از همه دانشجوها که بپرسی، تاکید می کنند که تا به حال کسی سر کلاس عصبانیتش را ندیده، خنده هایش را همه به یاد دارند (مثل همه ما بینندگان برنامه 90) اما عصبانیتش را نه! رابطه اش با شاگردانش راحت تر از رابطه معمول استاد و دانشجویی است، شاید بخاطر نزدیکی سن و سال باشد و البته صمیمیتی که در همه این سال ها باعث شده تا حتی فوتبالی ها هم با او صمیمی باشند و «عادل» بنامندش؛ ولی درس سر جای خودش است، نوبت درس که بشود، شوخی ندارد و با جدیت آغاز می کند و بروبچه ها هم یاد گرفته اند که بحث و درس را با هم یکی نکنند.
هر کلاس چند بخش دارد؛ reading, film, free discussion (بحث آزاد). همیشه هم اول کلاس در مورد بحث های آزادش تذکر می دهد که اصولا حرف سیاسی ممنوع! قبل از اینکه درس را آغاز کند، از چند نفری درس می پرسد. بعد هم می رود پای تخته وایت برد و درس جدید را شروع می کند. دست خط انگلیسیاش که از فارسی هم بهتر است. دقیقا همان حرکات و خنده های برنامه نود را به زبان انگلیسی تصور کنید؛ می شود دکتر عادل فردوسی پور!
به قول دانشجویان قدیمیاش، پخش فیلم برای خودش سوژه ای است. حدود 5 سالی هست که عادل فقط فیلم مستندی از زندگی "بابی چارلتون" را سر کلاس پخش می کند و همین دستمایه طعنه بچه های قدیمی کلاس هم شده. کلاس عادل فردوسی پور 2 بخش دارد. برای اینکه دانشجویان یک وقت، قسمتی از کلاس را نیایند و بپیچانند، 2 بار حضور و غیاب می کند. ولی خودش همیشه کلاس دوم را زودتر تعطیل می کند.
موبایلش سر کلاس همیشه silentاست ولی اگر شاگردانش تا آخر کلاس صبر کنند و کمی دور استاد حلقه بزنند، تمام پیام های صوتی اش را می شنوند. یکی یکی پیام ها را با صدای بلند گوش می دهد و اگر هم بخواهد جواب بدهد، باز روی بلندگو شماره را می گیرد و همان جا صحبت می کند. ولی معمولا همیشه آن قدر حواسش هست که کسی از کلاسش سوژه ای نگیرد. جذابیت های کلاس فردوسی پور فقط به آن چیزی که در داخل اتاق درس اتفاق می افتد، نیست، ماجراهای آقای 90 تا بیرون دانشگاه هم ادامه دارد. برخوردهای کنجکاوانه دانشجوهای دیگر، رهگذران خیابان تا هنگام سوار شدن به خودرو ادامه دارد. خودرواش قابلیت های زیادی دارد. یعنی به جز اینکه وسیله حمل و نقل است، نقش کمد لباس همراه را هم دارد! صندلی عقبش پر از لباس و وسایل و روزنامه ورزشی است. خب وقتی هم مجری باشی و هم استاد، هم بروی سر تمرین و فوتبال بازی کنی و سری به مصاحبه های خبری بزنی، حتما لازم است چند دست لباس با خودت داشته باشی. از در دانشگاه که می آید بیرون، می شود همان مجری محبوب تلویزیون که بعضی ها برای امضایش سرودست می شکنند و کلی برایش هورا می کشند یا از فلان برخوردش انتقاد می کنند. دکتر، خارج از دانشگاه صنعتی شریف، همان فردوسی پور فونبالی خودمان است.

 

barcelona بازدید : 145 پنجشنبه 1392/08/16 نظرات (0)

«محمد» و «عون» فرزندان عبدالله‌بن جعفر در حماسه عاشورا بودند. جعفر دو فرزند به نام عون یکى از حضرت زینب(س) و دیگرى از جُمانه داشته است. در این که کدام یک از آنها در کربلا شهید شده و مادرش کیست، میان مورخان اختلاف نظر وجود دارد.
دو پسر حضرت زینب(س) در حماسه عاشورا حضور داشتند و پس از رشادت‌های بسیار به شهادت رسیدند. چگونگی به شهادت رسیدن این دو فرزند رشید زینب کبری(س) و عبدالله بن جعفر[1] با استناد به دانشنامه 14 جلدی امام حسین(ع) در پی می‌آید.
محمّد بن عبدالله بن جعفر
محمّد، یکى از فرزندان عبد الله بن جعفر طیّار است که در واقعه کربلا، شهید شد. مادر او، بر پایه گزارش منابع معتبر، خَوصا، دختر خَصَفة بن ثقیف بن ربیعه است.[2] بنا بر این، آنچه در برخى از منابع آمده که مادر وى زینب علیهاالسلام است،[3] ظاهرا صحیح نیست. نام او در زیارت هاى «ناحیه» و «رجبیّه»، آمده است.
در «زیارت ناحیه» مى‌خوانیم: سلام بر محمّد بن عبد الله بن جعفر که شاهد جایگاه پدرش و پیرو برادرش و حافظ تن او بود! خدا، قاتل او عامر بن نَهشَل تمیمى را لعنت کند!
المناقب، ابن شهرآشوب: سپس محمّد بن عبدالله بن جعفر، به میدان پا نهاد و چنین مى‌خواند: {از ستم به ما، به خدا شکایت مى‌کنم از کارِ گروهى کور و پَست؛} {تغییر دهنده تعالیم قرآن و آیات محکم نازل شده تبیان} {و آشکار کننده کفر و طغیان.} آنگاه، 10 تن را کُشت و عامر بن نَهشَل تمیمى، او را کُشت.
تاریخ الطبرى به نقل از حُمَید بن مسلم اَزْدى: عامر بن نَهشَل تمیمى، به محمّد بن عبد الله بن جعفر بن ابى طالب، حمله بُرد و او را کُشت.
تاریخ الطبرى به نقل از هشام: محمّد بن عبد الله بن جعفر بن ابى طالب ـ که مادرش خوصا، دختر خَصَفة بن ثقیف بن ربیعة بن عائِذ بن حارث بن تیم الله بن ثَعلَبه، از بنى بکر بن وائِل بود ـ، به دست عامر بن نَهشَل تَیمى، کشته شد.
مقاتل الطالبیّین: مادر محمّد بن عبدالله بن جعفر بن ابى طالب، خوصا، دختر حَفصَة بن ثقیف بن ربیعه بود.
عَون بن عبدالله بن جعفر
عَون، یکى دیگر از فرزندان عبد الله بن جعفر طیّار است که در واقعه کربلا، به شهادت رسید.
گفتنى است که عبد الله بن جعفر، دو فرزند به نام «عون» داشته است. از این رو، یکى از آنها «عونِ اکبر» و دیگرى «عونِ اصغر» نامیده شده اند. مادر یکى از آنها زینب علیهاالسلام بوده و نام مادر دیگرى، جُمانه دختر مُسَیَّب، گزارش گردیده است. در این که کدام یک از آنها در کربلا شهید شده و مادرش کیست، میان مورّخان، اختلاف نظر وجود دارد.
ابو الفرج اصفهانى، وى را عون اکبر و فرزند زینب علیهاالسلام مى داند و مى‌گوید که عون اصغر، در واقعه حَرّه [در مدینه] به شهادت رسیده است؛ امّا بیشتر منابع [4] عونِ شهید در کربلا را فرزند «جُمانه» مى‌دانند.
نام وى در زیارت‌هاى «ناحیه» و «رجبیّه» آمده است. در «زیارت ناحیه مقدّسه» مى‌خوانیم: سلام بر عَون، پسر عبد الله، پسر جعفرِ پرواز کننده در بهشت ؛ آن هم پیمان ایمان، و همنشین بزرگان، و مُخلص براى [خداى] مهربان، و پیرو آیه ها و قرآن! خدا، قاتل او، عبد الله بن قُطبه نَبهانى را لعنت کند!
مقتل الحسین علیه السلام، خوارزمى: پس از محمّد بن عبد الله بن جعفر، عَون بن عبد الله بن جعفر بن ابى طالب به میدان آمد، در حالى که چنین مى خواند: {اگر مرا نمى شناسید، من فرزند جعفرم شهید راستى، شکُفته در باغ بهشت} {پرواز کننده در آن جا با دو بال سبز! و این، براى شرافت در میان مردم، بس است!} آن گاه، جنگید تا کشته شد. گفته شده که عبدالله بن قُطْبه، او را کُشت.
تاریخ الطبرى به نقل از هشام: عَون بن عبدالله بن جعفر بن ابى‌طالب، که مادرش جُمانه، دختر مُسیَّب بن نَجَبة بن ربیعة بن ریاح از قبیله بنى فَزاره بود. وى به دست عبد الله بن قُطْبه طایى نَبهانى، کشته شد.
تاریخ الطبرى به نقل از حُمَید بن مسلم اَزْدى: عبدالله بن قُطْبه طایى نَبهانى، به عَون بن عبد الله بن جعفر بن ابى‌طالب، حمله کرد و او را کُشت.
مقاتل الطالبیّین: مادر عَون اکبر، فرزند عبد اللّه بن جعفر بن ابى طالب، زینبِ عقیله (خردمند) [5] دختر على بن ابى طالب علیه السلام و فاطمه علیهاالسلام، دختر پیامبر خدا صلى الله علیه و آله است. مقصود سلیمان بن قَتّه در این شعر، اوست که: {و اگر مى‌گریى، بر عَون، برادرش ناله کن که در آنچه بر سرشان مى آید، فرو گذارنده نیست} {به جانم سوگند که مصیبتت در نزدیکان توست! پس بر این مصیبت طولانى گریه کن} ...از حُمَید بن مسلم، نقل شده است که: عبداللّه بن قُطْنه تَیهانى، عون بن عبد اللّه بن جعفر را کُشت.
تاریخ الطبرى به نقل از ابو کَنود عبد الرحمان بن عُبَید: هنگامی که عبدالله‌بن جعفر از کشته‌شدن دو پسرش همراه حسین(ع) خبر یافت و مردم برای تسلیت به حضورش می‌آمدند، یکی از وابستگانش ـ که فکر نمى‌کنم کسى جز ابو لَسْلاس باشد ـ گفت: مصیبتى که دیده‌ایم، از جانب حسین به ما رسیده است!
عبد‌الله بن جعفر، او را با کفشش زد و سپس گفت: اى پسر زنِ بدبو! آیا به حسین، چنین مى‌گویى؟ به خدا سوگند، اگر در کنارش حاضر مى بودم، دوست مى‌داشتم که از او جدا نشوم تا همراهش کشته شوم! به خدا سوگند، آنچه دلم را به از فدا شدن دو پسرم راضى و مصیبت آن دو را بر من، سبُک مى کند، این است که در راه از خود گذشتگى براى برادر و پسرعمویم [حسین علیه السلام] و پایدارى در کنار او، کشته شده‌اند!
سپس به همنشینانش رو کرد و گفت: خدا را بر شهادت حسین علیه السلام مى‌ستایم که اگر نتوانستم با دستانم حسین علیه السلام را یارى کنم، دو پسرم، او را یارى دادند.

barcelona بازدید : 138 چهارشنبه 1392/08/15 نظرات (0)

آن هنگام که خورشید وجودت در گودی قتلگاه به خون نشست و لحظاتی بعد در افق کربلا طلوع کرد، آسمان تیره و تار شد.

صدای برادرم علی بن الحسین(علیه السلام) را می‌شنیدم که به عمّه‌ام زینب کبری(سلام‌الله‌علیها) فرمود : این همان لحظه‌ای است که همه ارکان هستی، از زمان هبوط آدم(علیه السلام) تا قیامت کبری بر آن گریسته‌اند.

زمین و زمان ناله می‌کرد و کودکان می‌دویدند. نبودی ببینی که دامنهایشان آتش گرفته بود و از گوشهایشان خون می‌چکید و من در آن میان مأمن و مأوایی جز دامن عمّه‌ام نداشتم. زمان به سختی می‌گذشت.قرار بر رفتن نداشتم. دوست داشتم که بیشتر نزدت می‌ماندم. اماّ مگر داغ تازیانه ها‌ بر جان کوچکم امان داده بود؟ کربلا جهنّم دشمنان تو شده بود و بهشت تو و یارانت. نمی‌توانستم چشم از چشمان به خون نشسته‌ات بردارم.

مرا به زور می‌کشیدند. چقدر سخت بود جدا شدن از پاره‌پاره‌های وحی.

کاش مانده بودم و غبار از چهره‌ات برمی‌گرفتم. کاش پروانه وار دور شمع وجودت می‌گشتم و در پرتو عشق تو می‌سوختم. قرار بر رفتن نبود. از پا‌های آبله دارم بپرس که در این مسیر چقدر دویدم و الآن که سر زیبای تو در دامنم به میهمانی آمده؛ در گوشه‌ی این خرابه، در شهری که مردمانش بویی از مردانگی  نبرده‌اند، به برکت آمدنت آرام گرفته ام.

من بهشت را در آغوش گرفتم، من به وصال محبوبم رسیدم.

اماّ ای کاش زودتر می‌آمدی چون رقیّه‌ات دیگر توانی در جان خسته و رنجورش ندارد.

دختر سه‌ساله‌ای که گرمی چشمانت او را متعالی می‌کرد.

می‌گویند من رقیّه‌ام1،کسی که جهتش به سوی تعالی است. آری، از آن زمان که در تقدیر تو متولد شدم؛ من دختر تو شدم و تو بابای من، رفعت گرفتم و بال‌و پر برای پرواز در آوردم و برای عروج آماده شدم.

من در کربلا دیدم که ملائکه به تو و اهل بیتت غبطه می‌خوردند. خودم صدای شیون آن‌ها را هنگامی که بر سرنیزه بودی شنیدم.

خودم دیدم که دسته‌دسته جنیان و ملائکه از برای یاری تو آمدند و در برابرت زانو زدند.

خودم دیدم که از مقتل تو آیه والشّمس‌وضحِها تفسیر شد، خودم دیدم که خداوند تأویل آیه‌ی «یا ایها النفس المطمئنّه اِرجِعی اِلی رَبِّكِ راضیه مَرضیّه فَادخُلی فی عِبادی وَادخُلی جَنَّتی»2 را در قیام تو و یارانت به ظهور رسانید.

چه لذّتی دارد هم کلام شدن با تو. چه شیرین است لحظه‌ی وصال. جانم دیگر طاقت ماندن ندارد. دستان کوچکم را بگیر و با خودت ببر تا در محضر تو، باب‌الحوائجیم امضا شود.

می‌خواهم مانند علی‎اصغر و علی‌اکبر(علیهمالسلام)، نزد جدّمان رسول خدا حاضر شوم و بگویم دشمنانت با تو و فرزندانت چه کرده‌اند.

 

barcelona بازدید : 135 سه شنبه 1392/08/14 نظرات (0)

 

کاروانی کوچک، در صحرایی سوخته به پیش می رود؛ صحرایی که از آسمانش مرگ می بارد و از زمینش بلا می روید.

این کاروانِ کوچک، تنها در آغوش مرگ خیمه خواهد زد و اهل آن، تنها در لباس سرخ، حاجی خواهند شد.

از سرزمینی می گویم که سنگین ترین داغ ها را به دوش می کشد. از خاکی می گویم که عظیم ترین ذبیح اللّه را در خود جای داده است.

از کربلا می گویم؛ از سرزمینی که خاک نیست تا غبار زمان بر آن بنشیند؛ قصه نیست تا از یادها برود.

کربلا، قرارگاه دل های عاشقی است که از نیستان عشق جدا افتاده اند؛ قطعه ای از بهشت است که بر خاک نازل شده است.

کربلا، یک سرزمین سوخته در میان دو رود نیست؛ کربلا معبر عشق است.

کربلا، سرزمینی است که در خاکش، هفتاد و دو ستاره ی خونین، خاکستر شده اند.

کربلا، سرزمینی است که خاکش، رشک بهشت است.

و عاشورا، شگفت ترین فصل تاریخ است؛ روشن ترین راهی که از سال شصت و یک هجری تا ناکجای زمان کشیده شده است.

کربلا، عمیق ترین زخمی است که بر جان ها نشسته است؛ رساترین فریادی است که در سرسرای تاریخ، طنین افکنده است. و اینک حسین به کربلا می آید؛ می آید تا یزید، همه کاره ی دنیا نباشد. می آید تا آیین سبز محمدی صلی الله علیه و آله وسلم ، به دست فرزندان ابوسفیان، در خاک نشود.

می آید تا ذوالفقار علی علیه السلام ، در نیام نپوسد.

می آید تا پرشکوه ترین حج تاریخ را به نمایش بگذارد.

می آید تا درطواف عشق، لباس سرخ شهادت بر تن کند.

می آید تا حج، از روزمرگی به درآید و کعبه، دیگر خواب خدایگان پوشاالی را نبیند.

می آید تا از این پس، مطاف اهل دل، کربلا باشد.

از کربلا تا قیامت، خطی ممتد کشیده اند؛ جاده ای برای سفر عشق، راهی برای رفتن و رسیدن؛ پای در راه بگذارد می بینی که جاده، خود، راهبر است.

کربلا، سرزمین شگفتی است که تنها با دست و پای قطع شده، می توان به وصل رسید؛ اگر مرد راه باشی، تکلیفت فقط با کربلا روشن می شود؛ راهی که تنها با پای عقیده و جهاد پیمودنی است.

اینک این تو و این کربلا؛ در این آزمون حیرانی و در این ابتلای عظیم، کجا خواهی ایستاد؟ در صف حسین یا یزید؟

بازگرد، مولا!

کاروان از راه رسید!

و صدای بانگ جرس در نینوا پیچید.

فرات، خورشید و علقمه، سخت گریست....

 

barcelona بازدید : 147 سه شنبه 1392/08/14 نظرات (0)

مسلم، نخستین شهید واقعة کربلاست. شهادت او کمی پیش تر از حادثه کربلا رخ داده است و شب نخست ماه محرم به پاس فداکاری و جان فشانی های این سفیر شهید راه سرخ، شب حضرت مسلم بن عقیل نام نهاده شده است. مسلم الگوی محبت و وفاست. او عاشقی دل باخته بود که تا آخرین لحظه از عشق پاک خود به حسین(ع) دست بر نداشت و در اوج بی وفایی کوفیان به مولایش وفادار ماند.

در دوران امامت ده ساله امام حسن مجتبى علیه السلام که از سخت ترین دوره هاى تاریخ اسلام نسبت به پیروان اهل بیت و طرفداران حق بود، «مسلم بن عقیل » با خلوص هر چه تمام در مسیر حق بود و از باوفاترین یاران و از خواص اصحاب امام حسن محسوب مى شد. پس از شهادت امام مجتبى علیه السلام که امامت به حسین بن على علیهماالسلام رسید تا مرگ معاویه که یک دوره ده ساله بود؛ باز «مسلم بن عقیل » را در کنار امام حسین علیه السلام مى بینیم.
به یاد روح بزرگ انسان هاى خودساخته و پاکی که ایثارشان در راه خدا الهام بخش تعهد و فداکارى است. عظمت انسانى چهره هاى پرفروغ تاریخ خونبار ما چون «مسلم بن عقیل » و «هانی بن عروه»، اسوه همه کسانى است که در زندگى به هدف هایى والاتر از دنیا اعتقاد دارند و ارزش هاى متعالى را مى جویند. انسان هاى نمونه از نظر ایمان، اخلاق، شهامت، جوانمردى و استقامت، همیشه زینت تاریخ بوده و هستند.
«مسلم بن عقیل » یکى از این چهره هاست. شنیدن نام این انسان والا و سرباز فداکار راه حق، یاد آور همه خوبی ها، رشادت ها و جوانمردی هاست؛ و خواندن زندگینامه این سردار رشید اسلام، درس آموز و الهام بخش و سازنده است. حماسه مسلم بن عقیل در کوفه، پیش درآمدى بر نهضت عظیم عاشورا بود؛ و خود مسلم، پیشاهنگ نهضت سیدالشهدا علیه السلام و سفیر انقلاب کربلا و پیش مرگ حماسه تاریخ ساز و جاویدان عاشورا بود.
درباره «مسلم بن عقیل » ، چه مى توان گفت، جز بیان صداقت و رشادت و ایمانش؟ و چه مى توان نوشت، جز فداکارى و حماسه و آزادگى اش، و چه مى توان شنید جز عمل به وظیفه و اطاعت از امام و جهاد در راه حق تا مرز شهادت. و «مسلم بن عقیل » کیست؟ تجسمى از ارزش هاى والاى مکتب؛ الگو و اسوه اى از یک جوانمرد سلحشور و انقلابى پاکباخته و دل به راه خدا داده و سر به راه دوست سپرده و قدم در راه حق نهاده و با شهادت به معراج قرب پروردگار رسیده است.

barcelona بازدید : 83 سه شنبه 1392/08/14 نظرات (0)

مژده لواسانی، مجری صداوسیما که این شب‌ها با برنامه "کافه‌سؤال" در شبکه دو روی آنتن می‌رود، در تازه‌ترین پست خود در شبکه اجتماعی اینستاگرام، از سر دادن شعار "مرگ بر آمریکا" دفاع کرد.لواسانی با انتشار عکس فوق نوشت: «مرگ بر گلوله‌ای که خط کشید روی خاطرات آرمیتا... چندین برنامه با آرمیتا داشتم و هر بار تمام قلبم دچار یک غم بزرگ بود که چه بی‌رحمانه سایه‌ی پدر رو از سر دخترک زیبا دریغ کردند... به کدامین گناه؟... اگر فریاد مرگ بر ستم، ظلم و نابرابری، اشتباهه، من عاشقانه مرتکب این اشتباهم، هنوز و همیشه...»

تعداد صفحات : 5

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    کیفیت سایت برگ برنده ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1149
  • کل نظرات : 645
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 89
  • آی پی امروز : 251
  • آی پی دیروز : 26
  • بازدید امروز : 1,003
  • باردید دیروز : 27
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,030
  • بازدید ماه : 1,135
  • بازدید سال : 8,864
  • بازدید کلی : 554,529