پس از شهادت امام حسين(ع) رسالت خطير و سنگين زينب كبرا(س) آغاز شد. او درسخت ترين شرايط جسمى و روحى، بزرگترين و خطيرترين مسئوليتها را به عهده گرفت و با موفقيت كامل آن را به انجام رساند.
از نظر جسمى حضرت زينب(س) در حدود سن 55 سالگى قرار داشت. حدود 5 ماه بودكه زينب كبرا(س) از وطن خود دور بود. قطعاً در اين مدت زندگانى او به صورت عادى و معمولى نمى گذشت، به ويژه در اين روزهاى اخير كه شرايط آنان از نظر آب و غذا و خواب به طور كلى دگرگون شده بود، و در وضع كاملاً اضطرارى و نامناسب بسر مى بردند.
از نظر روحى روزهاى متمادى بود كه در محاصره سپاه انبوه دشمن قرار داشتند، دشمنى كه به هيچ يك از اصول انسانى، اسلامى پايبند نبود و از هيچ جنايتى در حق آنان كوتاهى نمى كرد. حضرت زينب(س) در مدت كمتر از يك روز تعداد زيادى از برادران، برادرزادگان،عموزادگان خود را در مقابل چشمانش با بدترين و فجيع ترين شيوه از دست داده بود، كه سوگ هر يك از آنان كافى بود، هر انسان قوى و نيرومندى را به زانو درآورد و براى مدتى طولانى زندگانى او را از مسير عادى و معمولى خارج سازد.
علاوه بر همه اينها حداقل يكى از فرزندان حضرت زينب(س) در برابر ديدگانش در كربلا به شهادت رسيد، و روشن است كه سوگ فرزند تا چه اندازه براى مادر سخت و شكننده است. بسيارى از زنان در برابر سوگ فرزند، خود را مى بازند و يا لااقل براى مدت طولانى از حال طبيعى خارج مى شوند. مهمتر از همه اينها براى زينب كبرا(س) شهادت برادر بود، برادرى كه آگاهى از شهادتش در شب عاشورا زينب را از حال عادى خارج ساخت. مصيبتى كه آسمانها و زمين قدرت تحمل آن رانداشتند و...
عقيله بنى هاشم وظيفه داشت، در چنين شرايط جسمى وروحى در ميان دشمن و در حال اسارت و در حالى كه از هر نظردر وضعيت نامساعد و نامناسب جسمى و روحى به سر مى برد -شرايطى كه قلم و بيان واقعاً از توصيف آن عاجز وناتوان است -بزرگترين و عظيم ترين مسئوليتها را انجام دهد. تصور عظمت و بزرگى كارى كه زينب(س) انجام داد، هر انسان منصف و حق جويى را در برابر عظمت شخصيت و بزرگى اين بانوى بزرگ به كرنش و تحسين و ستايش وا مى دارد.
زينب كبرا(س) پس از شهادت امام حسين(ع) سه وظيفه و رسالت مهم بر عهده داشت، نخست پرستارى از امام سجاد(ع) و حمايت و دفاع از جان آن حضرت در برابر تعرضات و تهاجمات دشمن، دوم حمايت و دفاع از زنان و كودكان اهل بيت(ع) و سوم مسئوليت پيام رسانى خون شهيدان و بيدارگرى و آگاهى بخشى به مسلمانان .
در اینجا ما به مهمترین رسالت ایشان اشاره اجمالی داریم :
پرستارى و حمايت از امام سجاد(ع)
بر اساس اعتقاد شيعه پس از رحلت پيامبر اكرم(ص) رهبرى مسلمانان و امامت امت اسلامى از سوى خداوند به حضرت على(ع) واگذار گرديده است. پس از آن حضرت امام حسن مجتبى(ع) و امام حسين(ع) به ترتيب امام و رهبر مسلمانان هستند. و بعد از امام حسين(ع) امامت در ميان نسل او و فرزندانش به وديعه نهاده شده است.ولى چنانچه گذشت عبيدالله بن زياد دستور كشتن تمام مردانى را كه همراه امام حسين(ع) در كربلا حضور داشتند، صادر كرده بود. از اين رو براى استمرار و تداوم خط ولايت و رهبرى مسلمانان، مشيت و خواست خداوند، بر اين تعلق گرفته بود، كه امام سجاد(ع) در واقعه كربلا زنده بماند و براى تحقق اين مقصود، آن حضرت در واقعه كربلا بيمار بود.
بيمارى امام سجاد(ع) از دو جنبه به زنده بودن ایشان كمك مى كرد، نخست آن كه وظيفه دفاع از امام حسين(ع) را از عهده او برمى داشت، و دوم آن كه زمينه دفاع از آن حضرت را در برابر تعرضات دشمن فراهم مى آورد؛ ولى با اين حال نبايد تصور كردكه بيمارى امام سجاد(ع) زنده ماندن آن حضرت را به طورصددرصد تضمين مى كرد و در مورد حفظ جان و پاسدارى و حراست از جان امام(ع) هيچ تكليف و وظيفه اى متوجه كسى نبود. چنين نيست كه خداوند تنها از طريق نيروهاى غيبى و معجزه از دين خود پاسدارى و محافظت نمايد؛ بلكه خواست و اراده خداوند بر اين تعلق گرفته، كه در حدّ ممكن كارها بر اساس روال طبيعى و از طريق علل و اسباب مادى و ظاهرى انجام پذيرد.
تنها در مواردى كه اولاً حفظ و بقاء اسلام بر انجام كارى متوقف باشد و بدون آن اسلام به طور كلى و براى هميشه با خطر نابودى وزوال رو به رو گردد و ثانياً تحقق و انجام آن كار از راه هاى عادى و معمولى ممكن نباشد و از حيطه قدرت و توان مسلمانان خارج باشد، در چنين شرايطى است كه خداوند در حدّ ضرورت و نياز،نه بيشتر، نيروهاى غيبى را به امداد و كمك مسلمانان و پيشوايان معصوم(ع) مى فرستد. هرگز نبايد اين گونه تصور كرد، كه خداوند بدون فداكارى و جان فشانى مسلمانان و تحمل سختى ها،مشكلات، محروميتها و تقديم شهيد و جانباز و... ، دشمنان اسلام و مسلمانان را نابود و اسلام را پيروز مى گرداند.
در اینجا نيز حفظ و تداوم اسلام و به ثمر رسيدن قيام امام حسين(ع) متوقف بر زنده ماندن امام سجاد(ع) بود. و حفظ و حراست از جان مقدس امام(ع) در آن شرايط از قدرت و توان انسان و از طريق اسباب و علل عادى و معمولى ممكن نبود، و نيازمند امدادهاى غيبى بود؛ ولى چنانچه گفته شد، سنت خدا بر اين تعلق گرفته است، كه تنها در حدّ ضرورت و به مقدار حداقل از نيروى غيبى استفاده شود. خداوند متعال براى اين كار امام سجاد(ع) را بيمار كرد و شرايطى به وجود آورد كه با استفاده از آن بتوان از جان مقدس امام سجاد(ع) دفاع كرد.
بيمارى امام(ع) دو وظيفه بسيار مهم و سنگين ايجاد مى كرد، يكى پرستارى از آن حضرت درآن شرايط بسيار سخت پيش از شهادت امام حسين(ع) و پس از آن، و ديگرى دفاع از آن حضرت در برابر تعرضات دشمنى كه به هيچ يك از اصول انسانى، اسلامى پايبند نبود و حتى به طفل شيرخوار هم رحم نمى كرد. مسئوليت اين دو وظيفه خطير و بسيار دشوار بر عهده كسى جز زينب كبرا(س) نبود. حضرت زينب در تمام طول سفر پيوسته مراقب امام سجاد(ع) بود و فداكارى ها و از جان گذشتگى هاى او بود كه توانست جان مقدس امام(ع) را از خطرات محافظت نمايد.