وقتی خدا از پشت،دستهایش را جلوی چشمانم گذاشت،از لای انگشتانش آنقدر محو دیدن دنیا شدم که فراموش کردم منتظر است نامش را صدا کنم!!!
وقتی خدا از پشت،دستهایش را جلوی چشمانم گذاشت،از لای انگشتانش آنقدر محو دیدن دنیا شدم که فراموش کردم منتظر است نامش را صدا کنم!!!