سلام بهونه ی قشنگ من برای زندگی فدای تو نمی دونی بی تو چه دردی کشیدم
آره منم همون دیونه ی همیشگی حقیقت رو واست بگم به آخر خط رسیدم
فدای مهربونیات چه می کنی با سرنوشت رفتی و من تنها شدم با غصه های زندگی
دلم برات تنگ شده بود این نامه رو واست نوشتم قسمت تو سفرشده قسمت من آوارگی
حال منو اگه بخوای رنگ گلایه قالیه نمیدونی چقدر دلم تنگ برای دیدنت
جای نگاهت بدجوری تو صحن چشمام خالیه برای مهربونیات،نوازشات،بوسیدنت
ابرا همه پیشمنن اینجا هواپر از غمه به خاطرت مونده یکی همیشه چشم به راهته
از غصه هام هر چی بگم جون خودت بازم کمه یه قلب تنها و کبود هلاک یک نگاهته
دیشب دلم گرفته بود رفتم کنار آسمون من میدونم همین روزاعشق من ازیادت میره
فریاد زدم یا تو بیا یا منو پیشت برسون بعدش خبر میدن بیا که دوستت داره میره
روزات بلنده یا کوتاه دوست شدی اونجا با کسی؟ از وقتی رفتی آسمونمون پر از کبوتره
بیشتر از این منا نذار تو غصه و دلواپسی زخم دلم خوب نشده از وقتی رفتی بدتره
یه وقت منا گم نکنی تو دود اون شهر غریب غصه نخور تا تو بیای حال منم اینجوریه
فدای تو یه وقت شبا بی خوابی خسته ات نکنه!! گلدون شمعدونی مونم عجب واست دلواپسه
تنگ بلور آبتو یه وقت ناغافل نشکنی تو از خودت برام بگو بدون من خوش میگذره؟
اگه واست زحمتی نیست برسر عهدمون بمون دلت می خواست می یومدم یا تنها رفتی بهتره
منم تو رو سپردمت دست خدای مهربون از وقتی رفتی دو چشمام فقط شده کاسه ی خون
راستی دیروز بارون اومد منو و خیالت تر شدیم همش یه چشمم به دره چشم دیگم به آسمون
رفتیم تو اوج آسمون با ابراهمسفر شدیم یادت میاد گریه هامو ریختم کنار پنجره
دادکشیدم تو روخدا نامه بده یادت نره تحملی که تو داری دیگه داره تموم میشه
یادت میاد خندیدیو گفتی حالا بذار برم مگه نگفتی همه جا مال منی تا همیشه؟
تو رفتی من تا حالا کنار در منتظرم دلم واست شور میزنه این دلو بی خبر نذار
امروز دیدم دیگه داری منو فراموش میکنی توروخدا با خوبی هات رو هیچ دلی اثر نذار
فانوس آرزوها مونا داری خاموش می کنی یه شب تو پاییز که غمت سربه سردل میزاره
گفتم واست نامه بدم نگی عجب چه بی وفاست زری همون کسیه که بیشتر از همه دوستت داره
تو رفتی من غریب شدم چه دنیای عجیبیه زودتر بیا بدون تو اینجا واسم جهنمه
دیوارخونمون پر از سایه ی غصه وغمه