مست از جام اقاقی شد دلم
بیخود از چشمان ساقی شد دلم
ای خدای دیده بارانی ام
محو در اندیشه ای عرفانی ام
در نگاهم موج دریا میشود
شعرهایم وقف مولا میشود
جام های ما اسیر خم اوست
مستی ما از غدیر خم اوست
«وال من والا»ست در خم غدیر
عشق ما مولاست در خم غدیر
حیدر کرار مست میشویم
همچون مالک پای بستت میشویم
ساقی خم غدیری یا علی
دست ما را چون نگیری؟! یا علی