از سلسله مطالبي كه «فوربس» منتشر ميكند و جنبه آموزشي دارد، اينبار اين نشريه معتبر مديران را هدف قرار داده است تا به آنها بياموزد چه بگويند و چه نگويند.
۱.حقوق شما را من ميدهم پس هركاري ميگويم بايد انجام دهيد.
اين عبارتي ديكتاتورمابانه است. تهديدها و بازيهايي از اين دست راه مناسبي براي برانگيختن حس سختكوشي كارمندان يا نشان دادن قدرتتان به آنها نيست. مديران بزرگ كارمندان خود را تشويق ميكنند، به آنها انگيزه ميدهند و حتي از آنها استفاده ميكنند بدون اينكه به چنين عبارتهايي نياز داشته باشند. رهبران خوب نيازي به تهديد كردن ندارند. اين عبارت به صورت غيرمستقيم يعني اينكه اگر هركاري ميگويم انجام ندهيد شما كارتان و در نتيجه حقوقتان را از دست خواهيد داد. درواقع عصر بردهداري سالهاست به پايان رسيده است.
۲. شما بايد سپاسگزار باشيد كه چنين مزايايي دريافت ميكنيد. شركتهاي ديگر فقط بوقلمون يخزده به كارمندان خود ميدهند.
خب البته نياز به توضيح نيست كه به جاي «بوقلمون يخزده» ميتوان هرچيزي ديگري برحسب موقعيت قرار داد. يك رئيس عاقل، خوب ميداند كه اين كارمندان هستند كه در حال توليد و سودرساني به مجموعه تحت امر او هستند و بنابراين اگر مزايايي هم در كار است حاصل
خشم، درشتگويي و توهين و تحقير نيزههايي هستند كه مستقيما قلب كارمند را نشانه ميگيرند. روسا بيش از همه بايد مراقب رفتار خود باشند و بافرهنگ و حرفهاي رفتار كنند. حقيقت اين است كه يك رئيس حتي نبايد جلوي كارمندش ناسزا بگويد، چه رسد به اينكه «به» كارمندش ناسزا بگويد
تلاش همان كارمندان است. تنها يك مدير انديشمند است كه هميشه از اينكه به كارمندانش ـ كه در چرخه توليد سازمان او نقش دارند پاداش ميدهد ـ خوشحال است. تكليف بقيه مديران مشخص است؛ نيست؟!